در خانواده ای از طبقه متوسط ایتالیا،"کارلو" از زندگی یکنواخت خود با همسرش "گیلیا" خسته شده است."گیلیا" زنی ناامید و عصبی است و رویای خود برای بازیگر شدن را کنار گذاشته است.پسر آنها "پائولو" احساس گمگشدگی و طرد شدن می کند.دختر هفده ساله آنها "ولنتینا" تصمیم می گیرد در نمایشی تلویزیونی شرکت کند..