"پیتر سلرز" وقتی در زندان است نقشه ماهرانه یک سرقت را طرح ریزی می کند.او قصد دارد از زندان فرار کرده و پس از سرقت تعدادی الماس دوباره به زندان باز گردد تا هیچکس متوجه نبودش نشود.با وجود تنها چند روز باقیمانده از محکومیتش و یک عذر موجه چه چیزی می تواند خوب پیش نرود؟