“جاناتان” یک مرد تنها است، او یک روز وقتی وارد خانه خود می شود یک زن جوان را مقابل خود می بیند که به طور ناگهانی می میرد و جاناتان این موضوع را به هیچ کس اطلاع نمی دهد چرا که او از این بابت که دوستی برای خود پیدا کرده خوشحال است ولی بدن این زن شروع به پوسیدگی می کند و حالت اولیه خود را از دست می دهد و …