پدر سیاوش روزبهان بر اثر حادثه ای مرده و عموی او مقدرات ثروت خود و برادر را به دست گرفته است. سیاوش عاشق مهتاب دخترعمه اش است. انوری پدر مهتاب، مباشر روزبهان است. سرگشتگی سیاوش از مرگ پدر تمام نشده كه خبر ازدواج قریب الوقوع عمو با مادرش را می شنود. سیاوش طی ماجراهایی می فهمد كه پدرش كشته شده و به سراغ دوست قدیمی اش كارو می رود.