تیفانی، دانشجوی دوره لیسانس، متعهد به جبران کردن خطاهای خود در روابط عاطفی اش شد که با میل شخصی و بدون دخالت آیین و اصول اخلاقی تصمیم به انتخاب بگیرد. زمانی که (چانگ) ضامن طویل المدت و پسر جوان و با کمالات و پر شور وشوق را به ترتیب ملاقات کرد. او بالاخره فهمید که باید تاوان چیزی را که انتخاب کرده و میکند را بپردازد...