مهتاب، خواهر ماهرخ به همراه شوهر و دو فرزندش از شمال به طرف تهران حركت می كند تا آینه موروثی نوعروس خانواده را به مراسم ازدواج خواهرش برساند. در راه زنی روستایی با آنها همسفر می شود، اما همگی در تصادف با یك نفتكش جان می دهند. خبر به خانواده می رسد و عروسی به ماتم تبدیل می شود. گزارش های پلیس اگرچه صحت تصادف و كشته شدن مسافران را نشان می دهد، اثری از آینه موروثی پیدا نمی شود. در حالی كه همه اعضای خانواده مرگ مسافران را پذیرفته اند خانم بزرگ دل به عزا نمی سپارد و انتظار می كشد تا مهتاب با آینه نوعروس از راه برسد. به رغم نظر خانم بزرگ مراسم عزا برگزار می شود و نزدیكان از دست رفتگان، راننده نفتكش و شاگردش، مأموران و دیگران در مراسم شركت می جویند. امام ماهرخ با حالی پریشان با لباس سفید عروسی حاضر می شود. در میان عكس العمل های متفاوت حاضران ناگهان مهتاب و دیگر مردگان با آینه موروثی از راه می رسند. انعكاس نور در آینه محفل آنها را غرق در روشنایی می كند. مهتاب آینه را به ماهرخ می سپارد تا مراسم عروسی برگزار شود.
توضیحات :
با بازی درخشان جميله شيخي و دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در جشنواره فجر