امید (سعید راد) قرارداد شیرین (ملوسك) را با صاحب كاباره ای فسخ می كند و، پس از مراسم ازدواج، او را به ویلایش در شمال می برد. فروغ (شورانگیز طباطبائی)، همسر سابق امید، هشت ماه پیش خانه و زندگی اش را ترك كرده است. سایه ی فروغ همچنان بر خانه سنگینی می كند، و بانو (توران مهرزاد)، ندیمه ی فروغ، و آشپزها امور خانه را آن طور پیش می برند كه فروغ بر اوضاع خانه و زندگی مسلط باشد؛ زیرا فروغ دیگر به خانه باز نخواهد گشت، چون به دست او، به دلیل خیره سری هایش، كشته شده است. در ویلا غلام دیوانه (ذكریا هاشمی) و امیر (جلال پیشوائیان) زندگی می كنند كه هر دو به فروغ علاقه داشته اند. امیر اصرار دارد كه شاهد قتل فروغ به دست امید بوده است. پس از مدتی ماهی گیرها جسد فروغ را از دریا می گیرند، و امیر و امید با یكدیگر درگیر می شوند. امیر اعتراف می كند كه فروغ پس از اینكه به دست امید زخمی شده توسط او كشته شده است. سرانجام امیر، قبل از آنكه امید را به قتل برساند، به دست غلام كشته می شود، و غلام به ضرب گلوله ی پلیس از پا درمی آید.