صادق (سعید راد)، مشهور به صادق كرده، در مسیر جاده ی اندیمشك و اهواز با همسرش (آتش خیر) قهوه خانه ای را اداره می كند. شبی در غیاب صادق یكی از دوستان او كه راننده ی كامیون است به قهوه خانه می آید و پس از هتك حرمت از همسر صادق ناخواسته او را به قتل می رساند. رئیس پاسگاه (محمدعلی كشاورز) و سرگروهبان ولی خان (عزت الله انتظامی)، پدر زن صادق، درصدد دستگیری قاتل برمی آیند؛ اما صادق برای گرفتن انتقام از قاتل همسرش كشتار رانندگان كامیون را آغاز می كند. سرگروهبان ولی خان از سوی رئیس پاسگاه مأمور می شود تا به پرونده ی قاتل راننده ها رسیدگی كند. او وقتی یقین حاصل می كند كه قاتل راننده ها كسی جز دامادش نیست سكوت می كند. رئیس پاسگاه سرگروهبان را تحت فشار قرار می دهد، و روزی كه قرار است صادق برای دیدن فرزندش و گرفتن هزار تومان پول، برای عبور از مرز آبی، به خانه ی پدر همسرش برود در محاصره ی ژاندارم ها قرار می گیرد و از پا درمی آید.