فیروزه (هاله) و دوستش دخی (شهناز تهرانی) در كافه ی شوفرها كار می كنند. فیروزه مورد توجه جاهلی به نام جواد (فرهاد حمیدی) است كه از صاحب كافه (روح الله مفیدی) طلبكار است. فیروزه با ابرام (همایون)، راننده ی شهریار شهریاری (منوچهر وثوق) ثروتمند معروف، آشنا می شود. شهریاری كه مدیر عامل شركت بزرگی است از زن ها بیزار است و تمام وقتش را به كار می پردازد. در كافه شایع می شود كه شهریاری به فیروزه علاقه مند است، و ابرام به روزنامه ها خبر می دهد كه فیروزه نامزد شهریاری است. صاحب كافه به طمع سوءاستفاده از فیروزه خود را به او نزدیك نشان می دهد، و شهریاری كه به موضوع علاقه مند شده به كافه می رود و شیفته ی فیروزه می شود. فیروزه كه گمان می كند شهریاری عكاس و خبرنگار روزنامه است با او به گردش و تفریح می رود. سرانجام با روشن شدن موضوع شهریاری با فیروزه و ابرام با دخی زندگی مشترك خود را آغاز می كنند.