رضا (رضا بیك ایمانوردی)، كه وقتش را به بازی بیلیارد و موتورسواری می گذراند، در یك درگیری خونین از دست مأموران پلیس می گریزد و به خانه ای پناه می برد. جهان (مرجان)، دختر صاحب خانه، كه نامزدش سعید (فرخ ساجدی) در مسافرت است، از رضا تقاضا می كند كه خود را به عنوان نامزد او به پدربزرگش مظفرخان (صادق بهرامی) معرفی كند. پس از مدت كوتاهی رضا و جهان به هم علاقمند می شوند تا این كه دختری (شهرزاد) سرمی رسد و ادعا می كند كه نامزد رضا است و موجب كدورت رابطه ی جهان و رضا می شود. در این اثنا سعید از مسافرت بازمی گردد، اما پدربزرگ و جهان هر دو رضا را به او ترجیح می دهند. سرانجام وقتی كه روشن می شود سعید چشم طمع به ثروت دختر دارد رضا با جهان ازدواج می كند.