سلطان محمود که در بین مردم رفته بود با معلم سفارت روسیه “آنا”، روبرو میشه..آنا میخواد بره اونور دریا و فکر میکنه سلطان محمود قایقرانه و سوار قایق اون میشه..
سلطان محمود وقتی میفهمه آنا معلمه ازش میخواد بیاد قصر و به بچه هاش درس بده..آنا وقتی این پیشنهاد رو شنید حتی اگه میخواست رد کنه به خاطر حفاظت از باباش مجبور میشه بره قصر..هشیار سلطان از آمدن آنا اصلا خشنود نمیشه
ورود معلم جوان به قصر همه معادلات رو به هم میزنه..
توضیحات :
همراه با زیرنویس فارسی چسبیده به سریال (هاردساب)