در تگزاس، "فلوید" صاحب یک بار رو به تعطیلی نزدیک ساحل است. او همسرش "دوروتی" را یک سال قبل از دست داده و توجه چندانی به کسب و کارش نمی کند و به راحتی به همه نسیه می دهد و با "ژنرال"، پدرزن پیرش که نیاز به مراقبت دارد زندگی می کند. فلوید دو مستخدم نیز دارد که یکی زندانی سابق یک مرکز روانی بوده و دیگری دختری ترشیده به نام "لوییز" است که سر و سرّی عاشقانه با فلوید دارد و حتی پس اندازش را به او پیشنهاد داده تا شریک زندگی اش شود. فلوید یک بدهی عظیم مالیاتی دارد و دوست قلابی اش "چارلی" سعی می کند کاری کند که او این ملک را بسیار ارزان بفروشد؛ در حالی که لوییز می داند قرار است یک پل در نزدیکی آنجا ساخته شود و ارزش بار را بسیار بالا ببرد...
توضیحات :
درخواست شده توسط : 84billythekid
رتبه 202 در برترین های سال 1988
کاندید 1 جایزه