فونی مجسمهساز جوانی است که پدر فرزند تیش نیز هست. این دو عاشق قصد ازدواج با یکدیگر را دارند که فونی بهاشتباه متهم به ارتکاب به جرمی وحشتناک شده و زندانی میشود. خانوادهی او در تلاش هستند فونی را از این وضعیت رها کنند. درحالیکه آنها با آيندهی نامشخص فونی روبرو شدهاند، زوج عاشق داستان دچار تغییرات حسی و عاطفی میشوند...