چتان پسر خوش شانس است که وقت خود را با دوستان و دشمنانش می گذراند. روزی او یک آیفون اسرارآمیز متعلق به یک بابا عجیب و غریب را شانس می کند. خیلی زود ، چتان دختر رویاهای خود ، ساروتی را پیدا می کند و عاشق می شود. از آنجا که همه چیز شکوفا می شود ، او به طور ناگهانی مرده در ساحل پیدا می شود. چتان پریشان است. با این حال ، هنگامی که او در آی فون خود را گشت و گذار می کند ، او به طور اتفاقی آخرین فیلم سلفی (از آنها را با هم) پخش می کند و به موقع (به زمان و مکان فیلم گرفته شده) منتقل می شود ، در نتیجه او را به زندگی باز می گرداند. ناشناس برای Chetan یک باند متعلق به بندر ودو ، گانگستر مخوف Vizag ، است که Sruthi را تعقیب می کند. چتان با توانایی جدیدی که پیدا کرده است می تواند زمان را از طریق آی فون خود معکوس کند..