تورگوت پسر یکی از شیخهای یک خانقاه قدیمی در استانبول، به اسم احمد نیازی است. تورگوت که عاشق یه خانم جوان به اسم ادا میشود، بخاطر عشقش هم از پدرش و هم از خانقاه فاصله میگیرد. با این حال ادا تصمیم میگیرد با ساواش ازدواج کند اما نمیتواند خوشبختی که در انتظارش بود را پیدا کند…