"تیتا دی گیرولما" ظاهرا زندگی عادی و خسته کننده ای دارد.او در هتلی واقع در سوئیس از وقتی ده ساله بوده زندگی می کند و روزهایش را منتظر کسی است که ما نمیشناسیم.او همه را نادیده می گیرد و در واقع هیج احساسی ندارد.اما روزی او تصمیم می گیرد قوانین خود را تغییر دهد و تصمیم می گیرد به گارسون هتل"سوفا" رابطه برقرار کند...