نصیر بن اولو دارا جونز (به انگلیسی: Nasir bin Olu Dara Jones) (زاده ۱۴ سپتامبر ۱۹۷۳ در نیویورک) که با نام ناس هم شناخته میشود از خوانندگان هیپ هاپ آمریکایی است.
او پسر نوازنده جاز اولو دارا[۱] است. نخستین آلبوم او در سال ۱۹۹۴ با نام ایلماتیک" و با همکاری شرکت "کلمبیا رکوردز" منتشر شد. پس از آن ناز وارد گروه بزرگ "The Firm" شد و یک آلبوم به همراه این گروه منشتر کرد. در بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ ناز با جی-زی درگیریهایی را پیدا کرد با هر یک با دادن آهنگهایی بر ضد هم به یکدیگر حمله میکردند حتی درگیری آنها به کنسرت هیپ هاپ در شهر نیویورک نیز رسید. در سال ۲۰۰۶ ناز با کمک "دف جم رکورد" آلبوم "Hip Hop Is Dead" رو منشتر کرد که با حمایت زیادی همراه شد. ناز یک کارآفرین از طریق کمپانی ضبط موسیقی خود، فروشگاه کفش کتانی، و انتشار مجله است. او صاحب یک فروشگاه کفش کتانی به اسم فیلا[۲] است. او در حال حاضر با دف جم رکورد همکاری میکند. در سال ۲۰۱۰، او آلبومی با همکاری هنرمند رگی دامیان مارلی،[۳] به اسم (Distant Relatives) منتشر کرد. تمام حق امتیاز این آلبوم به سازمانهای خیریه در آفریقا داده شده است. آلبوم یازدهم او، زندگی خوب،[۴] در سال ۲۰۱۲ منتشر شد.
داستان یک شوهر کنترلکننده که میخواهد خانوادهای موفق داشته باشد، به گذشته برمیگردد تا مسیر وقایع و نتیجه ازدواج ناموفق خود را تغییر دهد.
یک افسر امنیتی محافظت وزیر محیط زیست را قبل از نشست تغییرات اقلیمی به عهده می گیرد تا از او برابر ترور محافظت کند ولی وی از این مبارزه انگیزه شخصی نیز دارد...
میراندا، یک فضول غیرقابل کنترل و هکر بسیار ماهر را دنبال می کند. یک روز با ملاقات با مرد رویاهایش، سرنوشت او تغییر می کند. اما آیا او همان چیزی خواهد بود که او انتظار داشت؟
یک افسر پلیس درستکار، برای بررسی پرونده یکی از افسران گمشده به آتانی منتقل می شود. در حین کار بر روی این پرونده، زوج جوانی توسط یکی از زیردستانش به ایستگاه آورده و به آنها مشکوک به بازی ناپسند می شوند.
سال 1853 است، و دو خواهر خرگوش از سیدنی در جستجوی گنج خود به طلای استرالیا سفر می کنند: احمق های تازه ثروتمند.
داستان بالاچاندران، مردی با گذشته بد، که با آلاژینی ازدواج می کند و او را به فردی شاد و دوست داشتنی تبدیل می کند.
گروهی از افراد بسیار متفاوت که در سال 1975 در کمونی به نام "با هم" زندگی می کردند. اکنون سال 1999 است و این مجموعه به کوچکتر در جهان تبدیل شده است. این کمون تنها از دو نفر تشکیل شده است - Göran و Klasse. کمی احساس ...
این فیلم داستان یک تیم PASKAU به رهبری کاپیتان ادیب و مربی او، سرگرد عدنان را دنبال میکند که وظیفه حفاظت از انساندوستانه خدمترسان در کشور جنگزده نامبوری را بر عهده دارند. در بازگشت به خانه، هواپیمای آنها به طور غیرمنتظره ای توسط افراد محلی...
آئوی دبیرستان را رها کرده و پسری به دنیا می آورد. او با ماسایا در اوکیناوا متولد شده و زندگی می کنند،
وقتی طوفان شدید می آید، این طوفانی نیست که یک خانواده باید از آن بترسد، بلکه مردم و موجودات غیرانسانی هستند که به دنبال آنها هستند.