شبانه عظمی (هندی: शबाना आज़मी؛ زادهٔ ۱۸ سپتامبر ۱۹۵۰(1950-09-18)) یک هنرپیشه، و سیاستمدار اهل هند است. وی از سال ۱۹۷۲ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بودهاست.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به آمر اکبر آنتونی، پسر پلنگ صورتی، اوتار اشاره کرد.
داستان فیلم بیشتر حول مادر هندی است که پسرش در آستانه ازدواج است و او عاشق کارهای پلیسی و جنایی است و برعکس چنین اتفاقاتی در حال رخ دادن است ...
"آمران" به همراه پدر و مادر و برادرش "جمال" در فقر زندگی می کنند.وقتیپدرش در برابر پلیس فاسد "دلاورخان" شهادت می دهد،او سوگند می خود انتقامبگیرد و چند سال بعد "آمران" را می رباید و...
گاجا گمینی، مجسم کننده روحیه هندی، الهام بخش همه هنرمندان بوده و یاد و خاطره اش نسلها بین مردم زنده است...
"آشوک" شغل خانوادگی شان را اداره می کند.خانواده بزرگ او شامل همسرش "رادها" ،برادرش"جاتین" و مادر بیمارش "بیجی" و خدمتکارشان "موندو" همگی زیر یک سقف زندگی می کنند."جاتین" به دلیل اصرارهای "آشوک" و مادرش می پذیرد با "سیتا" دختری زیبا ازدواج کند در حالی که...
"چارلز دریفوس" با "ژاک گامبرلی" روبرو می شود، کسی که او را به صورت رنج آوری به یاد بازرس کلوزو می اندازد؛ مردی که بسیار او را آزار داده بود. به یک علت منطقی: ژاک پسر کلوزو است!
کلکته. هازاری پال (پوری) که تازه مزرعه اش را به خاطر خشک سالی و فشار نزول خوارها از دست داده، برای یافتن کار همراه با خانواده اش به کلکته می آید. ماکس (سوایزی)، پزشک آمریکایی که پس از مرگ بیمار جوانش در امریکا برای یک جست وجوی ناموفق معنوی به هند...
یک خبرنگار روزنامه از یک مرد معمولی برای معدود روپیه سوءاستفاده می کند تا به عنوان مردی که علیه سیاستمداران فاسد می جنگد و داستان های خیالی را به نام خود چاپ می کند تا تیراژ روزنامه خود را بهبود ببخشد. مردم او را به واقعیت می برند و او رهبر قدرتمند...
یک فیلمساز که با یک بازیگر رابطه فوق العاده زناشویی برقرار است تصمیم به ترک همسر خود می گیرد. آرت داستان این جستجوی زنان برای هویت او است....
"علی شاه" حکمران یکی از آخرین مناطق مستقل هندوستان است.بریتانیا که قصد دارد کشور ثروتمند او را کنترل کند،"ژنرال اوترام" را در یک ماموریت مخفی برای آماده سازی زمینه های الحاق اعزام می کند.با افرایش فشار سیاسی "علی شاه" در قصر خود منزوی شده و به موسیقی...
یک افسر پلیس پسر تبهکاری را به فرزندی می پذیرد.یک سوء تفاهم باعث می شود پسر واقعی او تصور کند او پسر تبهکار است و به جرم و جنایت کشیده شود در حالی که فرزند خوانده اش تبدیل به یک افسر پلیس می شود...