جانی و خواهرش جاشوان با مادر تنهایشان زندگی میکنند. پدر آنها مدتیست برای انجام کاری از پیش آنها رفته است. زمانی که خبر میرسد پدرشان فوت کرده، جانی هم در مورد شروع یک زندگی جدید در لس آنجلس آشفته می شود و هم از رها کردن خواهرش واهمه دارد...