رونا ناتاشا میترا (به انگلیسی: Rhona Natasha Mitra) (زادهٔ ۹ اوت ۱۹۷۵ در لندن) بازیگر انگلیسی سینمای هالیوود است.
رونا در زادهٔ ۹ اوت ۱۹۷۵ در لندن متولد شد. پدرش آنتونی میترا یک جراح زیبایی دورگه هندی-انگلیسی است.
رونا میترا کار حرفه ایش را با بازی رومانتیک در نقش های کوچک سینمایی آغاز کرد، او در چند سال اخیر با گرفتن نقش های اکشن در هالییود مثل بازی در فیلم جهان زیرین: ظهور لایکنها مطرح شده است.
رئیس جمهور سابق، رابرت وینرایت، که کابوسهای بیامان مرگ زودهنگامش را به او نشان میدهد، روانپزشک سابق خود را به عمارت ییلاقیاش احضار میکند. روانپزشک متوجه میشود که این تهدید ممکن است واقعیتر از چیزی باشد که تصور میشد.
در فیلم سگ های جنگ پس از اشتباه پیش رفتن یک ماموریت، فقط یک نفر از گروه مزدوران زنده می ماند تا انتقام هم قطارانش را بگیرد.
یک معمار به یک بیماری نادر چشمی مبتلا می شود و او را وارد یک واقعیت سورئال می کند که در آن انگیزه های واقعی مردم را می بیند. با غیرقابل تحمل شدن رویاها، او عاشق زنی مرموز می شود و با حقیقت هویت خود روبرو می شود.
هنگامی که ویروسی تهدید می کند که هیبریدهای موجود بیگانه که در حال حاضر در زمین ساکن هستند را علیه انسانها روانه می کند ، کاپیتان رز کورلی برای نجات آنچه از بشر باقی مانده است ، باید تیمی از مزدوران نخبه را به یک مأموریت به دنیای بیگانگان هدایت کند....
با گدشت دو سال و نیم از یک قرارداد تحقیق سه ساله، جورج آلمور در آستانه دستیابی به موفقیت است. مستقر در نیمه راه یک کوه پوشیده از برف در نزدیکی کیوتو در یک مرکز مخفی با نام “The Garden”، او در حال کار بر روی مدلی است که یک اندروید معادل انسانی واقعی است....
داستان این فیلم در مورد سه دوست دوران بچگی میباشد که همیشه آرزو داشتهاند به سازندهی بازیهای ویدیوئی تبدیل شوند. اما در عوض به یک پیشخدمت ساده در یکی از هتلهای پایین شهر تبدیل شدهاند. در این بین یک روز ستارهای میلیاردر و بسیار مشهور برای...
یک رزمی کار بازنشسته با پذیرفتن پیشنهادی میلیون دلاری برای انجام یک ماموریت وارد میانمار میشود اما بزودی درمیابد که پشت پرده توطئه هایی علیه او در جریان است…
پنج مرد متاهل بطور مخفیانه پنت هاوسی را در شهر اجاره کرده تا کارهای پنهانی خود را در آنجا انجام دهند. اما وقتی جسد زنی ناشناس در خانه پیدا می شود، همه چیز بطور کابوس واری وحشتناک می شود...
یک پلیس معمولی شهری به درجه ریاست پلیس منطقه ای زیبا و حفاظت شده در حومه شهر شیکاگو ارتقا پیدا می کند, منطقه ای که در آن خون آشام ها, گرگینه ها, جادوگران و سایر موجودات ماورالطبیعه اقامت دارند.
ظهور لیکانها ، حکایت از داستانی در قرون وسطی دارد که در آن دو دسته اشرافی خون آشامان و لیکانها با یکدیگر درگیر می شوند، یک مرد جوان از لیکانها بنام لوشن (شین) در مقابل رهبر قدرتمند خون آشامان به نام ویکتور (نایی)بپا می خیزد و او در این راه از عشق...