داستین لی هافمن (به انگلیسی: Dustin Hoffman) (زاده ۸ اوت ۱۹۳۷) هنرپیشه آمریکایی برنده جایزه اسکار است.
هافمن در لس آنجلس بدنیا آمد. وی پسر دوم لیلیان و هری هافمن است. پدرش یهودی روسی الاصل بود که علاوه بر طراحی مبلمان به عنوان خیاط در کمپانی کلمبیا کار میکرد و مادرش هنرپیشه آماتور تئاتر بود. برادر بزرگترش رونالد وکیل و اقتصاددان است. خانواده هافمن نام داستین را از روی نام داستین فارنام بازیگر فیلم مرد زن صفت ساخته سیسیل ب دمیل برای فرزند خود برگزیدند. هافمن در ابتدا برای پزشکی درس خواند اما پس از مدتی تحصیل را رها کرد و به شغلهای مختلفی مثل دستیاری روانپزشکی، پیشخدمتی، ظرفشوری، تایپیستی و روزنامهفروشی پرداخت تا اینکه به هنرستان موسیقی و هنر لسآنجلس آمریکا راه یافت.
"تد کرامر" مردی است که شغلش را مقدم به خانواده خود می داند.همسر او "جوانا" که دیگر نمی تواند او را تحمل کند تصمیم به ترک "تد" می گیرد."تد" خود را در شرایطی می بیند که باید خانه داری کند و از پسر جوان خود "بیلی" مراقبت کند.وقتی او یاد می گیرد چطور با شرایط...
پس از آزادی مشروط از زندان،یک سارق تصمیم می گیرد زندگی ساده ای داشته و بر اساس قوانین زندگی کند.او به زودی به دست افسر عفو مشروط که تشنه قدرت است به زندان باز می گردد.وقتی برای بار دیگر آزاد می شود،او به افسر حمله کرده،اتومبیلش را ربوده و دوباره به...
در نيويورک، دو پيرمرد - يک يهودي و يک آلماني - در يک سانحه ي رانندگي کشته مي شوند. برادر پيرمرد آلماني، به نام «سل» (اوليوير) که از جنايتکاران زمان جنگ نازي هاست و صندوقچه اي از الماس (که از اردوگاه هاي مرگ جمع کرده) پيش برادرش به امانت داشته، به دنبال...
ژوئن سال 1972، در ستاد فرماندهي دموکرات ها در دل مجموعه ي واترگيت درواشينگتن، پنج سارق با وسايل مدرن استراق سمع دستگير مي شوند و پي گيري ماجراتوسط دو گزارش گر روزنامه ي واشينگتن پست، «باب وودوارد» (ردفورد) و «کارل برنستاين» (هافمن) پس از چندي منجر به...
بیوگرافی "لنی بروس" کمدینی بحث برانگیز و پیشگام در عرصه خود.فیلم زندگی او را از ابتدای زندگی حرفه ایش تا عقاید سیاسی و محبویتش تعقیب می کند...
«پاپیون» (استیو مک کویین) کسی است که جرم خود را قبول ندارد، به همراه دوستش «لوییس دگا» (داستین هافمن) که به تازگی به جرم جعل اسناد به زندان افتاده به دنبال فرار از زندان فرانسه هستند.
"آلفردو" جوانی خجالتی و ایتالیایی است که ب "ماریا روزا" زیبا علاقه مند شده و از او خواستگاری می کند.وقتی او آماده ازدواج با او می شود،متوجه می شود که زندگی آنقدری که انتظار دارد زیبا نیست...
"دیوید سامنر" به همراه همسر خود "ایمی" برای دوری از خشونت آمریکا به بریتانیا مهاجرت می کنند.اما پس از مدت کوتاهی از طرف ساکنان محلی مورد آزار و اذیت قرار می گیرند.در نهایت او تصمیم به مقابله با آنان می گیرد اما اینکار او تبدیل به نبردی خونین میان او و...
"جک کراب" در آغاز فیلم 121 ساله است.شخصی از او می خواهد داستان گذشته خود را بازگو کند.او داستان خود از دستگیر و بزرگ شدن توسط سرخپوست ها،تبدیل شدن به یک هفتیرکش،ازدواج با دختری سرخپوست،مشاهده قتل او توسط ژنرال "کاستر"و تبدیل شدن به پیش آهنگ او را...
«جوباک» (وويت) پسر جذاب ولي بي پول شهرستاني، به نيويورک مي آيد تا با تلکه ي زنان مسن پولدار کسب درآمد کند. او خيلي زود با «راتسو ريزو» (هافمن) آشنا مي شود؛ کلاهبرداري مسلول و معلول که پيشنهاد مي دهد مديريت برنامه هاي «جو» را به عهده بگيرد...