ریچارد کرله (انگلیسی: Richard Carle؛ ۷ ژوئیهٔ ۱۸۷۱(1871-07-07) – ۲۸ ژوئن ۱۹۴۱(1941-06-28)) یک هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا بود.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به شکوه صبح، خطرناک، یک ساعت با تو اشاره کرد.
« جیل » ( اوبرون ) و « لرى بیکر » ( داگلاس ) زوج ظاهرا خوشبختى هستند که شش سال است با هم زندگى مىکنند. اما « جیل » در گفت و گو با یک روانکاو در مىیابد که سکسکه هاى مزاحمش دلیل روانى دارند و او ناخودآگاه ، از زندگى زناشویىاش راضى نیست… Ozviyat
"جی پی مریک" مالک یک فروشگاه بزرگ متوجه می شود چند تن از کارمندانش با هم متحد شده اند تا حقوق بیشتر و شرایط کاری بهتری را بدست آورند.به منظورپیدا کردن شخصی که آنها را سازماندهی می کند،او به عنوان یک فروشنده کفش وارد فروشگاه می شود و...
"دن مک گینتی" یکی از سیاستمدارای فاسد و موفق است.اما همه موفقیتهایش در پی یک لحظه صداقت به خطر می افتد و...
"بیجو" خواننده است که یکی از چندین تن افرادی است که از جزیره ای در جنوب اقیانوس آرام دیپورت شده اند.او با اجرا در یک سالن به محبوبت زیادی دست پیدا می کند.یک افسر نیروی دریایی به او علاقه مند می شود اما دسیسه فرماندار آنها را از هم دور می کند و...
« نينوچكا » ( گاربو ) مأمور سختگير و متعصب حزبى از شوروى به پاريس مىآيد تا سه فرستادهى خاطى قبلى دولت را به وطن بازگرداند. او در برخورد با « كنت لئون دولگا » ( داگلاس ) ، براى نخستين بار لذت دلباختگى و زن بودن را تجربه مىكند.
دشمنی دیرینه بین دو خانواده "تالیورز" و "فالینز" دهه هاست در جریان است.با نقشه ساخت ریل راه آهن از میان زمینهای هر دو خانواده و معدن ذغال سنگی که در زیر آنها قرار دارد، غریبه ای وارد ماجرا می شود و...
"دن بلوز" ستاره سابق تئاتر "جویس هس" را بی پول و مست پیدا کرده و او را برای بازپروری به خانه اش می برد."دن" که از ازدواج او با "گوردون" بی خبر است،از نامزدنش "گیل" جدا شده و پیشنهاد اسپانسری یکی از نمایشهای "جویس" را می دهد.وقتی "گوردون" از طلاق دادن "جویس"...
یک زوج ناخشنود، تلاش می کنند تا روابط خود را بهبود ببخشند ..
داستان فیلم در مورد مدیر کاراگاه فیلم سازی است که میخواهد زیبایی یک شهر که در مسابقات زیباترین شهر هایه کشور پیروز شده است را به فیلمی تبدیل کند .