حَوّا (در عبری: חַוָּה به معنی زنده یا زندگی) بر پایه اساطیر سامی نخستین زن و دومین انسان آفریده شده توسط خداوند میباشد. آدم همسر او است.
در روایات تورات و تلمود خدا وی را از دنده آدم آفرید. بر اساس عهد عتیق؛ چون حوا نخست از میوه درخت معرفت نیک و بد خورد، بین نسل او و مار (ابلیس) دشمنی ابدی به وجود آمد، دچار درد زایمان گردید و شوهرش بر وی تسلط ابدی یافت. در ادیان ابراهیمی حوا و آدم فرزندانی به نامهای هابیل، قابیل، اقلیما، لوذا، شیث، یافث و … داشتند.
دهه ي ۱۹۶۰، محله ي ايتاليايي نشين در منطقه ي برانکس نيويورک. پسر بچه اي به نام «کالوجرو» (کاپرا) هم راه با خانواده اش در همسايگي نوشگاهي زندگي مي کند که پاتوق «ساني» (پالمينتري) و دارو دسته ي مافيايي اش است؛ همان جايي که «لورنزو» (دنيرو)، پدر...
در دهه 60 چین،"رنه گالیمارد" دیپلماتی فرانسوی عاشق "سانگ لیلنگ" خوانندهاپرا می شود.اما "سانگ" آنچیزی نیست که او تصورش را می کند و...
«سیسی هنکشاو» (اوما تورمن) دختری است که به واسطه انگشتان شصت بزرگی که دارد، کل کشور را با سواری های مفتی زیر پا گذاشته است. او در نیو یورک تبدیل به یک مدل تبلیغاتی می شود و ...
خانوم McCloud زیباترین دختر در دبیرستان است و جانی سعی دارد که به هر نحوی که شده با او رابطه برقرار کند، که ناگهان اتفاق ناگواری برایش رخ می دهد...
"ون ویدن" در قایقش دچار حادثه شده و به همراه یک زن توسط کشتی "ارواح" نجات داده می شود.همه چیز به نظر خوب می رسد تا اینکه آنها متوجه رفتار "کاپیتان ولف لارسن" می شوند...
اسماعیل و دوستانش درگذشت بهترین دوست خود را ، که او اخیراً از او فاصله گرفته است ، می گیرند.
"مدان" به همراه دو دختر خود "سیما" و "پریا" زندگی مرفهی را می گذرانند.او به مسابقات رانندگی بسیار علاقه دارد و متوجه می شود که دیگر مانند گذشته جوان نیست و در آخرین مسابقه خود رقیبی جدید پیدا می کند و...
پس از اینکهی یک شاهد مورد هدف مافیا قرار میگیرد، او از بازداشت پلیس فرار کرده و ناپدید می شود. کریس و بیل بازرس هایی هستند که مسئولیت پیدا کردن او را بر عهده دارند. آنها با کمک زنی بنام جینا نقشه ای دروغین پیاده میکنند و خود را یک خانواده جا می زنند...
در شهر دور افتاده و سوت وکور آندورا در ايالت آيووا، «گيلبرت گريپ» (جانی دپ) از برادر عقب مانده ي خود «آرني» (لئوناردو دي کاپريو) و مادرش که از فرط چاقي هيچ گاه از خانه خارج نمي شود، مراقبت مي کند. با ورود «بکي» (لوييس) ـ که همراه مادر بزرگش سفر مي کند ـ...
سی سال پس از اینکه "آرلیس" شاهد قتل خانواده اش به دست پدرش می شود،او با "کای" که معلوم می شود فرزندی بود که در دوران نوزادی از خانواده جدا شده آشنا می شود.آنها هیچ شکی به هم ندارند اما وقتی پدرشان بازمی گردد،زخمهای کهنه سر باز می کنند...