هاروکو سوگیمورا (انگلیسی: Haruko Sugimura؛ ۶ ژانویهٔ ۱۹۰۹(1909-01-06) – ۴ آوریل ۱۹۹۷(1997-04-04)) هنرپیشه سینما و تئاتر اهل ژاپن بود.
از فیلمهایی که وی در آن نقش داشته است میتوان به اواخر بهار اشاره کرد.
داستان عاشقانه زوجی که بعد مدتها از هم جدا شده اند یک نفر نویسنده مشهور و دیگری نقاش مشهوری شده اند.....
گروهی آدمکش منتظر هستند تا لردی قدرتمند که نزدیک به سیصد سال بر ژاپن حکومت کرده را به قتل برسانند. آنها به خائنی در میان خود مشکوک شده و در نهایت به "نیرو"، یک سامورائی بدون ارباب می رسند و...
تومیکو مادری مجرد است. پسر او توشیو در آستانه نابینایی قرار دارد. پزشکان اعلام کرده اند او دارای یک تومور مغزی است. او پول کافی برای عمل جراحی را ندارد. او از مادرش یوشی درخواست پول می کند. او اینکار را نمی کند اما او را به مردی معرفی می کند که...
"کوهایاگاناوا مانبی" در حالیکه مقدمات ازدواج "آکیکو" بیوه پسر خود و "نوریکو" کوچکترین دخترش را مهیا می کند درگیر دیدار به معشوقه های سابق خود "تسونه" و "یوریکو" می شود که ممکن است دختر نامشروعش باشد...
گروهی از بازیگران سیار به شهری ساحلی در جنوب ژاپن وارد می شوند."کوماجورو آراشی" رهبر سالخورده گروه به دیدار عشق قدیمی خود "اویوشی" و پسرش "کیوشی" می رود در حالیکه "کیوشی" تصور می کند او دایی اش است.بازیگر زن اصلی گروه "سومیکو" به او حسودی کرده و تصمیم...
داستان فیلم در مورد زن و شوهری است که سعی می کنند با وجود رابطه سردشان در کنار هم بمانند، در حالی که مرد بطور پنهانی با زنی دیگر رابطه دارد...
زندگی یک "گیشا" پس از اینکه زیبایی اش از بین رفته و بازنشسته می شود چه صورتی دارد؟"کیم" پولهایش را پس انداز کرده و تبدیل به وام دهنده ای ثروتمند شده که روزهایش را صرف جمع کردن قرضهایش می کند.حتی بهترین دوستانش که "گیشاهای" همکار او ،نیز بدهکار...
"میچیکو" به همراه همسرش دو سال پیش به اوزاکا نقل مکان کرده است. او تمام روز را غذا می پزد، می شورد و خانه را تمیز می کند.همه آرزوها و رویاهایش پنج سال پیش و پس از ازدواجش از بین رفته اند و...
خانواده ای با خوشبختی در توکیو زندگی می کنند.تنها گله آنها مجرد ماندن "نوریکو" دخنر بیست و هشت ساله شان است.اما وقتی رئیسش به او پیشنهاد دوست 40 ساله اش را می دهد،همه خانواده به او فشار می آورند تا جواب مثبت بدهد اما بدون توجه به خواست آنها،"نوریکو"...
سابورای قهرمان بواسطه حوادث متفاوتی از دیدار با کیکو منع می شود.