آلیسون با یک پسر مامانی ازدواج کرده است. مادرشوهرش وقتی به دلیل ارتقای رتبه آلیسون، پسر و نوهاش به نیویورک نقل مکان میکنند، از وی استقبال گرمی نمی کند. او نقشه می کشد و همه چیز از با یک قتل شروع می شود.
مرد جوانی به نام جاناتان در شهر محل زندگیاش در شیف شب یک فروشگاه کار میکند و این تنها کاری است که او دارد. اما وقتی که با یک شخص مرموز به طور غیرمنتظرهای برخورد میکند، زندگیاش شکل دیگری به خود میگیرد و...