ادوارد فرانز (انگلیسی: Eduard Franz؛ ۳۱ اکتبر ۱۹۰۲(1902-10-31) – ۱۰ فوریه ۱۹۸۳ میلادی (۸۰ سال)) یک هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا بود.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به جانی تفنگش را برداشت، هاتاری!، فرانسیس آسیزی، مادام بوواری، ده فرمان، یانکی باشکوه، پرده آهنین، نوعی لبخند، گرداب، خواننده جاز اشاره کرد.
جوئی سرباز جوان آمریکایی در آخرین روز جنگ جهانی اول مورد اصابت یک خمپاره قرار می گیرد.او در بیمارستان با وضعیتی بدتر از مرگ بستری می شود.او دستها،پاها،چشمها،گوشها،دهان و بینی خود را از دست داده است.حواس باقیمانده و توانایی تفکرش زندگی او را وارد...
"فرانسیس برناردون" پسر یک تاجر ثروتمند پارچه است، که همه چیزش را کنار گذاشته و خود را وقف خدا می کند. "کلیر" زنی اشرافی است که خانواده اش را ترک کرده و یک راهبه می شود و...
جاناتان دریک در مراسم تدفین برادر خود متوجه می شود سر متوفی از تنش جدا شده. وقتی بعدها اسکلت برادرش در کمدی پیدا می شود؛ او به نفرینی که قبیله ای در آمریکای جنوبی روی پدر بزرگش گذاشته پی می برد و...
زورو همیشه نقابی سیاه به صورت داشت و شنل می پوشید ، به داد مردم فقیر می رسید و حق انان را از حاکم سنگدل و گروهبان گارسیا ی بزدل می گرفت ! و وقتی دخل یکی آدم بد ها را می آورد ، با سه ضربه شمشیر حرف Z را روی او حک می کرد! زورو (Zorro) شخصیتی داستانی است که...
پیشاهنگی که یک قطار را از میان مناطق هندیها هدایت می کند به طور ناخواسته وارد رابطه با دختر رئیس سرخپوستان می شود و...
"کلمسون رید" تاجری بزرگ و "افی" دیپلماتی آمریکایی زوجی مدرن هستند.وقتی "کلمسون" با "تارجی" زنی جذاب برخورد می کند تصمیم می گیرد که می خواهد تجربه جدیدی به دست بیاورد...
'اخاب' پیر، پادشاه اسرائیل،تحت تاثیر زیبایی های یک زن بت پرست جوان و جذاب اما زیرک به نام 'ایزابل' قرار میگیرد و بر خلاف نظر مشاورانش ...
دانشمندان ساکن در یک مرکز تحقیقاتی قطب شمال سفینه ای فضایی را که زیر یخها مدفون شده کشف می کنند.پس از بررسی سفینه آنها خلبان را در حالت منجمد پیدا می کنند.اما وقتی آنها خلبان را با خود به مرکز می برند همه چیز به طرز وحشتناکی به هم می ریزد و...
زنی که از جنون سرقت رنج می برد،در اقدامی برای بهبود وضعیتش هیپنوتیزم می شود.پس از مدت کوتاهی او خود را در صحنه یک جنایت پیدا کرده،در حالیکه هیچ حافظه ای نداشته و راهی برای اثبات بیگناهی اش پیدا نمی کند...
جان مولر یک فرد تحصیل کرده در رشته روانشناسی است ولی به دلیل آرزوهای بزرگش پس از آزادی از زندان دوباره نقشه ای برای انجام یک دزدی بزرگ می کشد، این دزدی به دلخواه آن ها پیش می رود، اما...