یول برینِر (به روسی: Юлий Борисович Бринер) (به انگلیسی: Yul Brynner) (زادهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۱۹۲۰ - درگذشتهٔ ۱۰ اکتبر ۱۹۸۵)، هنرپیشهٔ تئاتر و سینما و زادهٔ روسیه بود. نام او را در برخی منابع فارسی بهصورت یول براینر ثبت کردهاند.
او برای بازیهایش در موزیکال پادشاه و من، رامسس دوم در فیلم ده فرمان ساخته سیسیل ب دمیل و نقش اصلی فیلم هفت دلاور شناخته میشود. برینر برای صدای گرم و پختهاش مورد توجه قرار داشت و سر تراشیدهای که با آن نقش سلطان را در فیلم سلطان و من بازی کرد به عنوان یک ویژگی و گزینش شخصی تا آخر عمر با او باقیماند. او برای بازی در فیلم سلطان و من جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را به دست آورد. در سال ۱۹۸۵ برای تقدیر از ۴۵۲۵ بار ایفای نقش در نمایش سلطان و من جایزهٔ ویژهٔ تونی به او اهدا شد. برینر همچنین عکاس و نویسنده دو کتاب بود
دو خبرنگار، تریسی و چاک، پیامی از شخصی که درباره "دنیای آینده" چیزهایی کشف کرده بود دریافت می کنند. این شخص قبل از اینکه بتواند چیزی در مورد دنیای آینده به کسی بگوید، کشته می شود. بنابراین آنها دست به کار می شوند و...
یک آدمکش حرفه ای بازنشسته، تصمیم میگیرد برای آخرین بار سفارشی را قبول کند تا انتقام قتل برادرش را از یک گروه مافیایی بگیرد. در این راه شور و اشتیاق گانگستر بودن به او کمک میکند تا...
هولوکاست اتمی تنها طاعون است که آینده ما را تهدید نمی کند. شهر نیویورک، 2012 بعد از میلاد .: در جهان طاعون را ویران کرد، یک مرد خسته دلیلی برای مبارزه می یابد.
در دنیای آینده یک پارک سرگرمی برای اشخاص ثروتمند به وجود آورده است.پارک به مشتریانش راهی برای رسیدن به فانتزیهایشان به وسیله رباتها نشان می دهد.دو مشتری ماجراجویی در غرب وحشی را انتخاب می کنند.اما پس از مشکلی در کامپیوتر آنها با رباتی خطرناک گیر...
یک قانونشکن در مسیر خود برای اجرای سرقتی دو میلیون دلاری تلاش می کند از درگیر شدن اجتناب کند اما...
دزدان دریایی فانوس دریایی یک جزیره سنگی را اشغال می کنند.آنها نقشه ای شیطانی در سر داشته و از فانوس برای گمراه کرده کشتیها و غارت بقایای آنها استفاده می کنند.یکی از کارکنان فانوس دریایی موفق به فرار شده و سرسختانه با دزدان دریایی مبارزه می کند...
هفتیرکش حرفه ای ساباتا به گروهی از انقلابیون مکزیکی کمک می کند تا قطار حامل طلا را سرقت کنند...
در ژانویه سال 1943،ارتش آلمان که از حملات متحد بالکان ترسیده است،دشمنی بزرگی علیه پارتیزانهای یوگسلاوی در جنوب بوسنی آغاز می کند.تنها راه خروج برای پارتیزانها و هزاران پناهنده،تنها پلی بر روی رودخانه نرتوا است...
چهار مرد برجسته، ژنرال، کمیسر، رئیس و بازرس در مورد راههای افزایش ثروت خود بحث می کنند. بازرس به آنها می گوید نفت زیادی در پاریس وجود دارد و آنها باید با همراهی یا بدون همراهی مردم پاریس آن را بدست آورند...
"پانچو ویلا" یکی از شورشیان مکزیکی با کمک یک هوانورد آمریکایی که در خاک مکزیک به اسارت گرفته شده است،انقلابی بزرگ را آغاز می کنند و...