بـِیلی مَدیسـِن (انگلیسی: Bailee Madison؛ زادهٔ ۱۵ اکتبر ۱۹۹۹(1999-10-15)) یک هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا است. وی از سال ۲۰۰۶ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بودهاست.
او در سال ۲۰۰۸ میلادی در سه شاخه مختلف برندهٔ جایزه هنرمند جوان و نیز برندهٔ «جایزهٔ موویگاید» شد.
سه پسربچه در یک مسابقه شرکت می کنند. در طی مسابقه برای سام اتفاقی رخ می دهد که باعث آشنایی او با خواهر و برادری به نام های نوروا و جرج می شود. جرج می تـوانـد صدای زمین را بشنود و از ایـن طریـق متوجه می شوند که خطری بزرگ کره زمین را تهدید می کند و …
"آرتی" و "دایان" می پذیرند از سه نوه خود که پدر و مادرشان مجبور به ترک سریع شهر شده اند نگه داری کنند.اما وقتی رفتار قرن بیست و یکمی کودکان به روشهای قدیمی آنها برخورد می کند،مشکلات زیادی به وجود می آید...
سال ها است که "دنی" در پی یافتن یک شریک مناسب برای زندگی است او با افراد زیادی آشنا شده اما هیچ کدام از آنها دختر رویایی او نبوده اند.تا اینکه او با دختری آشنا می شود که به نظر همان چیزی است که او مدتها منتظرش بوده .او برای اینکه بتواند به دختر مورد...
بتی آن واکر که در دوران دبیرستان ترک تحصیل کرده است، در تلاش برای دفاع از برادرش که به اشتباه متهم به قتل شده، خود را وارد دانشکده حقوق می کند تا بتواند به عنوان وکیل برادرش در دادگاه حاضر شود...
نوجوانی که با سرطان مبارزه می کند، نامه هایی به خدا نوشته و همه را در جامعه تحت تاثیر قرار می دهد. یک پستچی که مشکلات زیادی در زندگی اش دارد، با خواندن نامه های پسر در سفر او و خانواده اش سهیم می شود و...
"مونا گری" دختر بیست ساله انزوا طلبی است بعد از این که پدرش بیمار می شود به عنوان فرزند رو به ریاضیات میاورد. از طرفی او به عنوان یک بزرگسال باید به دانش آموزانش درس بدهد و به آنها کمک کند تا از پس بحران های زندگی خود بر بیایند...
یک زن و شوهر جوان به همراه دخترک کوچکشان به خانه ای جدید می روند ، اما از زمان ورود به خانه ی جدید، دخترک دچار نوعی ترس و آشفتگی می شود.او به اعضای خانواده می گوید که اشباحی را می بیند که در تمام فضای خانه شبانه حرکت می کنند و به دنبال ربودن او...
فرمانده نیروی دریایی سم کیهیل یک همسر خوب قبل از رفتن به افغانستان با برادر خود که به تازگی از زندان آزاد شده دیدار می کند.در افغانستان هلیکوپتر او سقوط کرده و همه تصور می کنند او مرده است.تامی در نبود او از خانواده اش مراقبت می کند.پس از مدتی که او...
داستانی اسرارآمیز درباره دختری کوچک که نمی خواهد یا نمی تواند از قوانین پیروی کند.او که در برخورد با قوانین دنیای اطراف خود سردرگم شده است به دنبال روشنگری می گردد...
داستان درمورد خانواده ای هست که صاحب رستورانی در نیویورک هستن. آن چیز که این خانواده را خاص می کند آن است که تمامی افراد خانواده جادوگر هستند و پدر خانواده به آن ها جادوگری را آموزش می دهد و از آن ها می خواهد که تمام کارهای خود را با جادو انجام ندهند...