جیمز کابرن (به انگلیسی: James Coburn) (زاده ۳۱ اوت ۱۹۲۸ - مرگ ۸ نوامبر ۲۰۰۲) بازیگر آمریکایی
جیمز کابرن صاحب جایزه اسکار است که در نبراسکا به دنیا آمده است. شهرت او به دلیل چشمان بی نظیرش میباشد. وی یکی از دوستان بازیگر و استاد هنرهای رزمی بروس لی بود و از او هنر رزمی جیت کان دو را فرا گرفت. کابرن یکی از افرادی بود که تابوت بروس را حمل کرد.
"بروس لی" در سطح دنیا به عنوان پیشرو در وارد کردن هنرهای رزمی در فیلم به عنوان یک هنر شناخته می شود.این مستند نشان می دهد چطور پس از گذشت بیش از سه دهه از مرگ او،هنوز یاد او بیش از پیش می درخشد...
وقتی دندانپزشکی اهل میامی گروهی از سگهای سورتمه را به ارث می برد،مجبور می شود تجارت را آموخته یا گله اش را در مقابل یک مرد از دست دهد...
شرکت هیولاها جایی است که بچه های زمینی را می ترسانند و جیغشان را می گیرند تا در سرزمین هیولاها از آن به عنوان سوخت استفاده کنند. موفق ترین تیم جیغ ربای هیولاها را سالی سالیوان (جان گودمن) و دستیارش مایک وازوفسکی (بیلی کریستال) تشکیل می دهند. یک شب...
"ویت وایتهاوس" کلانتر شهری کوچک است که در زندگی خود هیچ دستاوردی نداشته است.در فصل شکار دوست او "جک" تاجری ثروتمند را به شکار می برد اما تنها "جک" زنده بازمی گردد."وید" تصمیم می گیرد نقش کارآگاهان را بازی کند و درباره این اتفاق تحقیق کند...
ریچر بوردو پسر یک شخص نامدار محلی به نام سینتیا است که در کار خود موفق نبوده و به عنوان منتقد در روزنامه کار می کند. در مدت کوتاهی او کار خود را از دست داده و یکی از دوستانش از او باجگیری می کند و...
"جان کروگر" مسئول حفاظت از "لی کولن"،کسی که برای یکی از شرکتهایی که اسلحه های فوق سری برای ارتش می سازد کار می کند می شود."لی" از نقشه ای که در شرکت جریان دارد و مردی که پشت همه ماجراست خبر دارد و او مصمم است "لی" را از بین ببرد و...
پدر و مادر یک کودک توسط یک زمین خوار شرور کشته می شوند اما سال ها بعد کودک تبدیل به مردی می شود که آماده انتقام است....
پروفسور "شرمن کلاپ" مرد خوش قلب و مهربانی است که اضافه وزن زیادی دارد.او که به شدت می خواهد وزن خود را کم کند یک ترکیب شیمایی را آزمایش می کند که او را تبدیل به "بادی لاو" لاغر اما نفرت انگیز می کند...
"چارلی پایک" آدمکشی حرفه ای است،اما وقتی با "یانسی باتلر" برخورد می کند همه چیز شروع به فروپاشی می کند...
خواهر "مری کلرنس" برای آموزش موسیقی به گروهی از دانش آموزان به مدرسه ای شبانه روزی می رود.یکی از دختران که استعداد زیادی دارد به وسیله مادرش از خواندن منع شده است...