فیلم داستان "انید" و "ربکا" پس از تمام کردن دبیرستان آنها است.آنها هر دو در ارتباط با دیگران مشکل دارند و بیشتر زمان خود را با هم می گذرانند.اما وقتی آنها با "سیمور" آشنا می شوند زندگی "انید" برای همیشه تغییر می کند...
"جاش" و "تیفانی" از دوران کودکی با هم بودند. "بث" دختری زیبا و بلودندی است که با "جاش" به دانشگاه می رود. یک شب "جاش" و "بث" در همان روزی که "جاش" قصد داشت فیلمی از خود در حال صحبت کردن در مورد زندگی در دانشگاه را به "تیفانی" ایمیل کند با هم فیلمی را می سازند....