شاهرخ خان (هندی:शाहरुख़ ख़ान، انگلیسی: Shahrukh Khan) (زادهٔ ۲ نوامبر ۱۹۶۵)، بازیگر هندی در بالیوود است.
او در دهلینو، پایتخت هندوستان، متولد شد. با نام مستعار سلطان خان و با قد ۱۷۵ سانتیمتر، که بیش از ۵۵ فیلم و مجموعه تلویزیونی در کارنامهٔ خود دارد. اولین فیلم او یک کار تلویزیونی با نام آنی جیوس ایت توس آنس این ویچ بود.
"جانجون والا" در جستجوی دختر فراری خود است تا او را به ازدواج تاجری ثروتمند که قولش را داده در بیاورد و تلاش می کند با آدم ربایان مذاکره کند تا او را در امنیت آزاد کند اما...
بابلو , یک اشپز حریص است که در هتلی کار میکند که سونیا کاپور نیز در آن کار میکند و مسئول مهمانی های رستوران است , شباهت او به مانو که یک خلافکار است …
در دوران کالج "آنجلی عاشق بهترین دوستش "راهول" است اما چشمان او فقط "تینا" را می بیند.چند سال بعد که "تینا" از دنیا می رود "راهول" به همراه دختر هشت ساله اش تصمیم می گیرد به دیدار پدرش و "آنجلی" برود...
"امار وارما" تهیه کننده برنامه خبر رادیو،زنی مرموز را در ایستگاه قطار می بیند.او عاشق زن می شود اما زن عشقش را پس زده با وجود اینکه به نظر به او علاقه مند می رسد.بعدها او می پذیرد با دختری که خانواده اش انتخاب کرده ازدواج کند اما به یکباره آن زن...
داستان درباره چهار عاشق است،راهول،آجای،پوجا و نیشا.آنها روابط عاشقانه زیبایی با هم دارند و با گذشت زمان رویای آنها به حقیقت تبدیل می شود...
"پردیس" با وجود اینکه در آمریکا زندگی می کند اما هیچگاه زادگاه خود یعنی هندوستان را فراموش نکرده است.او امیدوار است برای پسر غرب زده خود "راجیو" یک عروس خوب پیدا کند و...
مردم فقیر زیادی در هند وجود دارند که می خواهد یک شبه ثروتمند شوند."سیما" یکی از این اشخاص است.او بسیار زیباست و مردی ثروتمند به نام"سیدرات" به او علاقه مند است.اما "سیما" متوجه می شود که او متاهل است به همین دلیل از ازدواج با او منصرف می شود اما...
"شانکر" هر کاری بتواند برای رضایت تاجر ثروتمند "راج" انجام می دهد."راج" قصد دارد با "گاری" دختری زیبا ازدواج کند."گاری" می خواهد عکسی از همسر آینده اش ببیند و به اشتباه عکس "شانکر" را دیده و عاشقش می شود...
ویکرام مایور، یک هندی ثروتمند، به زادگاه خود باز می گردد تا از پسر هشت ساله برادر مرحوم خود که نزد خاله دلسوزش زندگی می کند مراقبت کند. اما او سر دو راهی بازگشت به انگلستان یا ماندن در هندوستان گرفتار می شود و...
"روپ راتور" مانند پدرش خواننده بزرگی است.یک روز او پدرش را برای درمان به بمبئی می برد و برای تامین مخارج درمان پدرش او شروع به خواندن در هتل "نارنگ" می کند.در این هنگام خواهر "نارنگ" عاشق او شده و...