«برونو استروژک» (برونواس.) از زندان آزاد مي شود و به «اوا» (ماتز) برمي خورد، خيابان گردي که کارگزارهايش او را مدام آزار مي دهند. «برونو» او را با خود به آپارتماني مي برد که دوستش «شايتس» (شايتس) برايش نگه داشت، و نوازندگي در خيابان ها را از سر مي گيرد....
دهکده ای کوچک به دلیل آثار شیشه اش مشهور است.وقتی مدیر تولید شیشه ها بطور ناگهانی از دنیا رفته و راز شیشه ها را فاش نمی کند،مردم دهکده وارد یک افسردگی عمیق شده و مالک کارگاه تولیدی نسبت به راز گمشده وسواس عجیبی پیدا می کند و...