کارل آدولف "ماکس" فون سیدو (به سوئدی: Carl Adolf "Max" von Sydow) (زاده ۱۰ آوریل ۱۹۲۹) بازیگر سوئدی، که از سال ۲۰۰۲ دارای تابعیت کشور فرانسه است. او در بسیاری از فیلمها نقش اول بازی کرده در فیلمهای بیشتری در نقش دوم با زبانهای سوئدی، نروژی، انگلیسی، ایتالیایی، آلمانی، دانمارکی، فرانسوی و اسپانیایی هنرنمایی کرده است. فون سیدو جایزه فرهنگی بنیاد سلطنتی سوئد را در سال ۱۹۵۴ ، کاماندر دِزآر اِ دِلِتر (Commandeur des Arts et des Lettres) را در سال ۲۰۰۵ و لژیون دونور را در سال ۲۰۱۰ دریافت کرد.
در یکشنبه ای زمستانی،کشیش یک کلیسای کوچک برای گروه کوچکی سخنرانی می کند در حالی که در سرماخوردگی و بحران در اعتقاداتش رنج می برد.پس از سخنرانی او به ماهیگیری که دچار اضطراب است مشاوره می دهد اما فقط از رابطه مشکل دارش با خدا صحبت می کند...
"کارین" پس از گذراندن مدتی در بیمارستان روانی به جزیره خانوادگی خود بازگشته است.در جزیره او به همراه برادر تنهای خود و پدرش زندگی می کند.فیلم داستان ارتباطات بین خانواده را نشان می دهد...
دو دوران زیبای قرن چهاردهم سوئد، دختر جوان یک مزرعه دار توسط گروهی به طرز وحشیانه ای به قتل می رسد.دست سرنوشت باعث می شود قاتلان آن دختر برای طلب غذا و سرپناه نزد خانواده آن دختر بروند.وقتی خانواده او حقیقت را درباره آنها کشف می کنند نقشه انتقامی...
"وولگر" به همراه تئاتر خود به شهری وارد می شود.مردم شهر پس از اطلاع یافتن از اتفاقات عجیب برنامه های گذشته او درخواست می کنند قبل از صدور اجازه برای اجرای عمومی برنامه،او برای آنها برنامه خود را اجرا کند.بعضی از مردم شهر تلاش می کنند آنها را به...
"اوا"، "اینگرید" و "بیبی" سه مادری هستند که در یک زایشگاه بستری شده اند.در طول یک دوره چند روزه آنها داستان زندگی خود را برای یکدیگر تعریف کرده و تصمیم می گیرند نوزاد خود را نگه دارند یا سرپرستی آنرا به دیگران واگذار کنند...
پس از یک زندگی سرد و بی روح پروفسور سال خورده ای مجبور است با پوچی وجود خود روبرو شود و ...
یک شوالیه و همراهانش از جنگهای صلیبی به کشور خود باز می گردنند.اما مشاهده می کنند که مردم کشورشان به دلیل ابتلا به طاعون کشته شده اند."مرگ" در این هنگام ظاهر شده و به شوالیه می گوید که وقت مرگ او فرا رسیده است.اما شوالیه او را به یک بازی شطرنج برای...
"جولی" جوان به همراه پدرش در عمارت بزرگی در اواخر قرن نوزدهم زندگی می کنند. او اخیرا نامزدی خود را به هم زده اما به یکی از خدمتکارانش "ژان" علاقه مند است. آنها یکی از شبهای تابستان را با هم سپری کرده و از خاطرات و رویاهایشان به هم می گویند. در این میان...