هامفری دیفارست بوگارت (به انگلیسی: Humphrey DeForest Bogart) با نام مستعار بوگی (Bogey/Bogie)، هنرپیشه و تهیهکننده آمریکایی بود.
پدر او جراح قلب و مادرش تصویرساز مجله و طراح و تصویرگر آگهیهای تجاری و یکی از طرفداران افراطی برای حق رای زنان بود.. بوگارت دوران کودکی خود را در نیویورک و در مدرسه ترینیتی سپری کرد و برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی به آکادمی فیلیپس در آندورا رفت اما پس از مدتی از آنجا اخراج شد و به ارتش پیوست. بوگارت در طول خدمت هیچگاه در نبردی شرکت نداشت. او بر اثر حمله نهنگ دچار جراحت شد و همین امر موجب ایجاد اختلال در راه رفتن و حرف زدن او شد.
یک کشتی آمریکایی توسط زیردریایی آلمانی غرق شده و نجات یافتگان یازده روز را در یک قایق بر روی سطح دریا سپری می کنند.آنها بعدها مسئول کشتی آزادی می شوند و...
دو تهیه کنند با استفاده از ستاره های سینما دست به ساخت نمایش خیریه در زمان جنگ می کنند اما خودخواهی یک شخصیت رادیوی نقشه های آنها را به هم می زند...
گروهبان "جو گان" و تانکهایش پنج سرباز بریتانیایی،یک مرد فرانسوی،یک سودانی و یک زندانی ایتالیایی را از میان صحرای لیبی برای پیوستن به فرمانده خود همراهی می کنند.آنها و نیروهای آلمانی به شدت با کمبود آب مواجه هستند و...
در روزهای ابتدایی جنگ جهانی دوم در منطقه ی خالی در آفریقا ریک بلین که عضو نیروهای آزادی بخش بوده و به آفریقا تبعید شده است با عشق گذشته خود ملاقات می کند.این ملاقات عوارض پیش بینی نشده ای به همراه دارد...
"استنلی" زنی جوان نامزد خود "کریگ" را ترک و به همراه "پیتر" همسر خواهر خود "روی"می گریزد.آنها ازدواج کرده و در بالتیمور مستقر می شوند."استنلی" در نهایت "پیتر" را مجبور به خودکشی می کند.پس از این اتفاق به خانه بازمی گردد اما متوجه می شود خواهر و نامزد...
"ریک لیلاند" این حقیقت را که پس از اخراج از ارتش و سوار شدن بر یک کشتی ژاپنی در اواخر سال 1941، هیچ وفاداری نسبت به کشورش ندارد را مخفی نمی کند و...
'دوک برن' مردی است که سه بار شانس های زندگی اش را با سرقت یک ماشین و زندانی شدنش باخت.همسر وکیل و دوست قدیمی اش که 'لورنا' نام داشت سعی کرد مانع شود ولی او در نهایت به زندان رفت و ...
پس از اینکه کارمند یک فروشگاه نوزادی را از چنگال شیری سرگردان نجات می دهد،مالک سیرک از این فرصت برای جلب توجه مردم استفاده می کند.اما وقتی عاشق خواهر او می شود همه چیز به هم می ریزد...
"گلوز دانایو" قماربازی است که می خواهد قاتل نانوای کیک مورد علاقه اش را پیدا کند.او "لیدا همیلتون" خواننده کلاب شبانه را در حال خروج از نانوایی می بیند و...
"اسپید" و "آرچل" دو کارآگاه خصوصی در سانفرانسیسکو هستند. آن دو با این که همکار هستند، اما رابطه خوبی با هم ندارند و "اسپید" علاقه زیادی به "آرچر" ندارد. با وارد شدن زنی به نام خانم "وندرلی" به دفتر آنها همه چیز تغییر می کند. "آرچر" و مردی به نام "فلیود...