والتر بوروس ویلیس، (به انگلیسی: Walter Bruce Willis) (زاده ۱۹ مارس ۱۹۵۵) که با نام بروس ویلیس شناخته میشود، بازیگر، تهیهکننده و نوازنده آمریکایی، آلمانیتبار است، که با نقش جان مککلاین در فیلم جان سخت به شهرت رسید.
بروس ویلیس در سال ۱۹۵۵ در شهر ایدار-اوبراشتاین آلمان غربی زاده شد. پدر وی؛ دیوید ویلیس، یک سرباز آمریکایی بود و مادرش مارلین کی؛ آلمانی و متولد شهر کاسل بود.
«جیمز کول» (ویلیس)، یک زندانی حکومتی است که در سال ۲۰۳۵ به شرطی با آزادی اش موافقت می شود که به زمان گذشته برگردد و مانع گسترش یک بیماری ویروسی شود. این بیماری باعث نابودی بیش تر مردم کره ی زمین شده و به خاطر آلودگی هوا، بازماندگان در زیرزمین زندگی...
دو آدم کش به نام های «وینسنت» (تراولتا) و «جولز» (جکسن) از طرف «مارسلوس والاس» (رامس) مأموریت می یابند تا چمدانی را که دزیده شده، از سارقان پس بگیرند و در جریان این عملیات به طرز معجزه آسایی نجات پیدا می کنند. «وینسنت» مأمور می شود تا «میا» (تورمن)،...
پدر و مادر "نورث" یازده ساله بقدری درگیر کار خود هستند که توجه زیادی به او نمی کنند به همین دلیل او علیه آنها شکایتی را تنظیم می کند. قاضی اعلام می کند او باید پدر و مادر جدید پیدا کند یا ظرف دو ماه نزد خانواده خود بازگردد.او سفری به دور دنیا را برای...
"بیل کاپا" روانشناسی است که به طور اتفاقی باعث می شود یکی از بیمارانشاقدام به خودکشی کند.برای کنار آمدن با این مشکل او به دیدن یکی از همکارانقدیمی خود می رود که متعاقبا به قتل می رسد و...
"سالی" مردی شصت ساله که به صورت پاره وقت کار می کند،در زندگی اش همیشه از مسئولیت پذیری دوری کرده است.او سالهاست به همسر سابق خود حرف نزده،در یکی از اتاقهای خانه معلم کلاس هشتم خود زندگی می کند و به "توبی" زنی متاهل که نصف او سن دارد علاقه ای دارد.یک...
یک قاتل سریالی به شهر بازگشته و کارآگاهی را که سالها پیش در تعقیب او بوده آزار می دهد. اینبار مقتولین زنانی هستند که او می شناسد و برای اثبات بیگناهی اش باید قاتل را پیدا کند...
"مدلین"، یک نویسنده، و "مدلین"، یک بازیگر، سالهاست که از هم متنفر هستند. "مدلین" با "ارنست" که روزگاری نامزد "هلن" بوده ازدواج کرده است. هر دو آنها در خفا معجون جاودانگی می خورند تا اینکه...
"سینتیا" برای صحبت در مورد قتل همسر بهترین دوستش نزد بازرس "جان" می رود. داستان از طریق چندین فلشبک روایت می شود و...
در سال 1935،نوجوانی به نام "بیلی بثگیت" هنگامی که تبدیل به دست راست "داچ شولتز" گنسگتری بزرگ می شود،عشق اول خود را پیدا می کند...
«هادسن هاک» (و یلیس)، سارقی است فرز و معروف که تازه از زندان سینگ سینگ آزاد شده است. «گیتس» (هریس)، مأموری که آزادی مشروط او را امضا کرده، به او پیشنهاد دزدیدن مجسمه ی گران قیمت و با ارزش اسبی را می دهد که از آثار «لئوناردو داوینچی» است و قرار است در...