رِخا (انگلیسی: Rekha؛ زادهٔ ۱۰ اکتبر ۱۹۵۴(1954-10-10)) هنرپیشه و سیاستمدار اهل هند است. وی در شهر چنای متولد شد و والدینش بازیگر بودند. رخا از سال ۱۹۶۶ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده و در فیلمهای بسیاری ایفای نقش نموده است.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به ام شنتی ام و زیبا رو اشاره کرد.
به دنبال دستور وزیر فرهنگ هند، انجمن سانسور هند لیستی از حذفیات فیلم جدید تهیه کننده بالیوود ویکرامجیت را تهیه کرده اند. او از این اقدام ناراضی بوده و تصمیم می گیرد شخصا با وزیر دیدار کند و...
"زبیدا" یک بازیگر مسلمان با استعداد با یک شاهزاده هندو ازدواج کرده و تبدیل به همسر دوم او می شود.رابطه پر سر و صدای او با همسر و مشکلات درونی اش او را وادار به گرفتن تصمیمی با عواقب خطرناک می کند...
"راج" خواننده ای است که تلاش می کند راه خود را در شهر بزرگ و بی رحم بمبئی پیدا کند.او دختری را که خود را مقابل قطار انداخته نجات داده و در بیمارستان کنار او می ماند."پوجا" دختر یک خانواده ثروتمند نجات پیدا می کند اما به یک کمای عمیق می رود.خانواده او به...
دو برادر به همراه پدر و مادر خود به بمبئی نقل مکان می کنند. آنها با سختیهای بسیاری مواجه می شوند اما در نهایت موفق شده و به خواسته خود می رسند. پس از مدتی پدر و مادرشان از دنیا رفته و آنها را تنها می گذارند و...
پس از اینکه برادرش به دست تروریستها کشته شده و پدرش به شدت مجروح می شود،یک دانشجوی دانشکده پزشکی تحصیلات خود را رها کرده تا به نیروی پلیس هند بپیوندد و تروریستها را نابود سازد...
پسر خانواده علیرغم میل باطنی پدر با دختر مورد علاقه اش ازدواج می کند و موجب ناراحتی پدر می شود. پدر بخاطر همین موضوع ،پسر را از خانه می راند و پسر دچار مشکلاتی در زندگی می شود و…
جهان پر شده از جرم و جنایت که جای برای بقا و زندگی نیست، پر از آدم کش ها و جنایت هایی بسیار تکان دهنده، که...
"نوربو" برای جستجو درباره تناسخ معلم درگذشته اش "دوریه" به سیاتل سفر می کند.جستجوی او به "جسی کنراد" ، "راجو" ، یک دختر سرراهی و دختری سطح بالا از هند منتهی می شود...
"ساندر" جوانی تحصیلکرده ای است که بزرگترین خواسته اش در زندگی عمل کردن به رویای پدرش مبنی بر احداث یک مدرسه در زمین نیم هکتاری شان در دهکده خود است.اما او برای احداث این مدرسه هیج منبع مالی ندارد و...
دیندیال به همراه همسرش شانتی در بمبئی سبک زندگی ضعیفی دارد و با دینانات استخدام می شود. یک روز در یک پذیرایی، ساندرداس، همکار دینانات، کشته میشود. قبل از مرگ او دیندیال را به کشتن او متهم می کند، در نتیجه...