«فانی» (آلوین) و «الکساندر» (گوو) زندگی خوش و آرامی را با مادر و پدرشان، «اسکار» (ادوال) و «امیلی اکدال» (فرولینگ)، که در کار تیاتر هستند، می گذرانند. با مرگ پدر در اثر سکته ی قلبی و بعدتر ازدواج «امیلی» با یک کشیش خشک و مقرراتی به نام «اسقف ورگروس»...
دکتر "جنی ایساکسون" روانپزشکی است که با یک روانپزشک دیگر ازدواج کرده.آنها هر دو در کار خود موفق هستند اما به آرامی او دچار مشکلات روانی می شود."جنی" توسط تصاویر و احساساتی از گذشته خود مورد تهاجم قرار می گیرد و در نهایت از کار می افتد...
"اوا"، "اینگرید" و "بیبی" سه مادری هستند که در یک زایشگاه بستری شده اند.در طول یک دوره چند روزه آنها داستان زندگی خود را برای یکدیگر تعریف کرده و تصمیم می گیرند نوزاد خود را نگه دارند یا سرپرستی آنرا به دیگران واگذار کنند...