سامانتا رید اسمیت (به انگلیسی: Samantha Reed Smith) (۲۹ ژوئن ۱۹۷۲ –۲۵ اوت ۱۹۸۵) یک دانش آموز دختر آمریکایی اهل ایالت مین بود که در دوران جنگ سرد میان ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی به شهرت رسید. سامانتا در سال ۱۹۸۲ نامهای به رهبر تازه منصوب شده حزب کمونیست شوروی و در عمل رهبر شوروی یوری ولادیریمویچ آندروپوف نوشت، که در پی آن یک پاسخ شخصی به همراه دعوت برای بازدید از شوروی را دریافت کرد، سامانتا این دعوت را پذیرفت.
در یک شهر کوچک نفرین های باستانی باعث قتل های سریالی شده است و یک کاراگاه که بدنبال شکار قاتل سریالی این وقایع هست می فهمد که تا زنده ماندن دخترش 1 ساعت زمان دارد و....
یک زلزله موجب حمله عنکبوتهای غول پیکر به شهر نیو اورلئان می شود و ...
پس از اینکه مردی اهل خانواده تبدیل به تنها فردی می شود که می تواند بشریت را از نابودی نجات دهد، به خود باوری رسیده و این بار سنگین را بر دوش می کشد...
"بلیندا تایلر" در تلاش است تا بین آرزویش برای دکتر شدن و احساساتش نسبت به یک وکیل نیویورکی که همسری سنتی می خواهد، یکی را انتخاب کند...
پزشکي به نام «جو دارو» (کاستنر)، عزادار مرگ همسرش، «اميلي» (تامپسن) است که در امريکاي جنوبي کمک هاي پزشکي مردم نيازمند را تأمين مي کرده و در تصادف اتوبوسي درگذشته است. موقع سرکشي به بخش اطفال «جو» احساس مي کند که «اميلي» از تجربه ي بين مرگ و زندگي...