مت و آنا زوج جوانی هستند که در لندن زندگی میکنند. آنا در حال شروع شغل و حرفه اش می باشد در حالی که مت هنوز هدف خاصی در زندگی اش ندارد. یک روز صبح عده ای اوباش نقاب پوش به خانه آنها رخنه کرده و آنا را می ربایند و به تن مت جلیقه ای مرموز پوشانده و با یک...
"راب هالی" سرآشپز و صاحب رستوران موفقی است که بعد از مرگ همسرش دچار غم و اندوه می شود.با تشویق دوست خود "گوردون رمزی" او تصمیم می گیرد برای بازگشت به زندگی عادی یک "بار" را تبدیل به رستورانی معروف کند...