دنیز یک معلم ادبیات با استعداد و باهوشیه، محمد هم یک جراح مشهوره و پسرش هم دانش آموز دنیزه. هر دوی این اشخاص خیلی وقته با کسی وارد رابطه نشدند. جاذبه ای که بینشون به وجود اومده اونا رو اول به سمت یک شام دو نفره و بعد به سمت یک سریالی سوق میده که قراره...
سدات، که پلیسی در قونیه است، روزی مامور میشود یکی از زندانیها به نام “موسی” را به شهرش ببرد. موسی که ۱۵ سال در زندان بوده، برای یک روز مرخصی دارد تا با دخترش ارتباطی تازه بسازد اما حادثهای تراژدیک سفرش را برهم میزند.
شوهرِ الیف (Ceren Moray)، در یک صانحه دریایی ناپدید میشه و الیف هنوز نتونسته این مسئله رو قبول کنه. تماس های بی جواب مداوم هم باعث شده الیف امیدوار به زنده بودن شوهرش باشه. جیدا (Elçin Sangu)، ملیحه (Şafak Pekdemir) و شبنم (Burcu Gölgedar) که دوستان صمیمی الیف هستند، سعی...
داستان این فیلم پس از آخرالزمان اتفاق می افتد، انسان هایی که زنده مانده اند بین بقایای شهرها و مناطق کشاورزی تقسیم میشوند. هر دوی این جناح ها توسط شرکت ها و نخبگان اداره می شود. در مناطقی به نام زمین های مرده، مهاجران از ناسازگاری ژنتیکی، خشکسالی و...
آدم پسر یک کشیک کاتولیک از ایرلنده و حوا دختر یک خانواده مسلمان و مذهبیه. آدم و حوا که میشه گفت دنیاشون با هم فرق داره، عاشق هم میشن و تمام تلاششونو میکنن تا خانواده ها رو راضی به ازدواج کنن....
اومای سالها ظلم و ستم شوهرشو (آفّان) به خاطر بچه هاش تحمل کرده ولی وقتی میفهمد شوهرش با زن دیگه ای رابطه داشته و اون زن باردار شده دیگه صبرش لبریز میشود و بچه هاشو برمیدارد و خونه رو ترک میکند. اومای به خونه خواهرش سونای که سالهاست از دستش دلخوره و...
اگه یکبار تیره بودن بخت تون رو باور کردین، شکست دادن این طالع بد، کار راحتی نیست… آدا دختری است که با باورهایی مثل “فقط وقتی میتونی خوشبخت بشی که عشق اول یک پسر باشی و باهاش ازدواج کنی” بزرگ شده است. چیزی نمونده بود که آدا خلاف این حرف رو ثابت کنه...
نوا جان پولات تلاش میکنه با داستان ها و بازی ها به دختر هفت ساله اش حایال(خیال) زیبایی زندگی و امید رو تزریق کنه و با وجود تمام سختی های زندگی سر پا بمونن ولی دنیای زیبای مادر و دختر بعد از آدمای تاریکی که دنبالشون هستن متزلزل میشه. پس از یه تصادف...
تعدادی از بچه های دبیرستانی بخاطر شیطنت ها و برهم زدن نظم قراره اخراج بشن، تنها کسی که میتونه مانع از اخراج شدن اونا بشه خانم معلم بورجو هست که یه دختر خیلی خوش قلبه ولی بورجو به شهر دیگه ای منتقل شده و باید از اون شهر بره و اگه بره این بچه ها حتما...
شیمال یه دختر زیبای اهل آرتوین و جیوان پسری خوشتیپ اهل گازیانتپه که جزو ولیعهدهای یه خونواده ی ثروتمند است، هستند. هر دوشون بعد از نامردی هایی که بهشون میشه و از رابطه هاشون دلسرد میشن، برحسب اتفاق با هم برخورد میکنن و اتفاقاتی که میافته شیمال رو...