یک کارگر راه آهن به شهر دیگری نقل مکان می کند و یک رابطه عاشقانه با یک فاحشه حومه شهر را تجربه می کند. برخورد آنها خلوت او را به هم می زند و آن دو زندگی مشترک خود را آغاز می کنند.
در دههی پنجاه فیلمی به کارگردانی سه تن و در قالبِ فیلمی واحد ساخته میشود. فیلمی مملو از محبت، دوستداشتن، عشق، خانواده، برابری و به خصوص کودکی. همهی آن مباحثی که سپس در سینمای ویران بدل به یک خاطره میشوند و رنج را، یعنی به یادآوردنِ آنها...