به یک افسر پلیس مرخص شده فرصتی داده می شود تا با دستگیری یک خدمه سرقت از بانک، زندگی قبلی خود را بازیابد. پلیس سابق که با یک پلیس زن جوان همکاری می کند، باید سریعاً وارد عمل شود، قبل از اینکه دزدی مورد بررسی ناخواسته مقامات جدید قرار گیرد.
پروفسور Wilczur، که همسر و دختر مورد علاقه اش از او جدا شده اند، به دنبال فراموشی در الکل است. او که در جریان دعوا در یک میخانه حومه شهر به شدت از ناحیه سر مجروح می شود، حافظه خود را از دست می دهد.