جرج کاتلد مارشال (به انگلیسی: George Catlett Marshall, Jr) یکی از رهبران نظامی آمریکا بین دو جنگ بزرگ جهانی بود.
او در پستهای فرمانده ستاد ارتش، وزیر خارجه و وزیر دفاع آمریکا خدمت کرد. به خاطر مدیریت قدرتمند او در جنگ مقابل نیروهای متحدین که منجر به پیروزی متفقین در جنگ دوم جهانی شد، چرچیل او را «طراح پیروزی» نامید در طول جنگ جهانی دوم، او هم به عنوان فرمانده جنگی و هم مشاور مستقیم روزولت خدمت میکرد. او در زمان وزارت در پست وزیر خارجه به خاطر ارائه طرح مارشال برنده جایزه نوبل صلح (در سال ۱۹۵۳) شد.
وقتی "جانی" از نیروی دریایی به خانه بازمی گردد،شاهد رابطه همسرش "هلن" با دوست پسرش "ادی" مالک کلوپ شبانه "کوکب آبی" می شود."هلن" اعتراف می کندمصرف بی از حد الکلش موجب مرگ پسرشان شده است.او اسلحه اش را به طرف "هلن" نشانه می رود اما...
"پیت مارشال" تلاش می کند همکار گمشده خود را پیدا کند.او در جستجوی خود با خانواده "فلیگل" برخورد می کند.او به آنها می پیوندد تا در جستجوی گنج کمکشان کند...
"جیمی" مالک یک فروشگاه موسیقی ناموفق،برای کار نزد عموی خود که مالک یک کارخانه محصولات غذایی است می رود.در بین راه او با یک خانواده ایرلند آشنا شده و متوجه می شود آنها بدترین دشمنان عمویش هستند و...
یک مجری رادیویی، خدمتکار او و یک وارث به بررسی رمز و راز یک قلعه خالی از سکنه در کوبا می پردازند.
وکیل جوان "تاد جکسون" وارد کانزاس می شود تا با دوستان موفق خود "دالتونها" دیدار کند.آنها در خطر از دست دادن زمینهای خود به یک شرکت فاسد هستند.وقتی او تصمیم می گیرد به آنها کمک کند، اتهام به قتلی آنها را تبدیل به تبهکار میکند و...
وقتی کلانتر شهر درباره تقلب در بازی پوکر سوالات زیادی می پرسد،"کنت" او را به قتل می رساند.شهردار که با او همکاری می کند،"واشینگتن دیمسدل" را به عنوان کلانتر جدید منصوب می کنند تا بتوانند به راحتی او را کنترل کنند.اما شهردار نمی داند او معاون "تام...
لارسون ای. ویپسنید یک سیرک بینظیر را اداره میکند که همیشه بدهکار است. نوازندگان او چیزی جز دردسر برای او ایجاد نمی کنند، به خصوص ادگار برگن و چارلی مک کارتی. در همین حال، پسر ویپسنید ...
استن و الیور قراره در این قسمت ماهیگیری کنند و به قایقی نیاز دارند و…..
"ادی اسمیت" در فرانسه کشته شده و دختر نوزاد خود را یتیم می گذارد. پس از جنگ، آنها تلاش می کنند پدر "ادی" را پیدا کرده و نوزاد را به او بسپارند. اما آنها به "اسمیت" اشتباهی برخورد کرده و...
خانم "هاردی" از اینکه همسرش "اولیور" بیشتر از او وقتش را با دوستش "استنلی" می گذراند بسیار خشمگین است.او تصمیم می گیرد کودکی را به فرزندی بپذیرد تا بدین طریق بتواند همسرش را قانع کرده و وقتش را با "استنلی" بگذراند اما...