ویتوریو دسیکا (به ایتالیایی: Vittorio De Sica) کارگردان، بازیگر معاصرایتالیایی و از پیشگامان نئورالیسم سینمای ایتالیاست.
در ۷ ژوئیه ۱۹۰۱ در سورای ایتالیا متولد شد و در۱۳ نوامبر ۱۹۷۴ از سرطان ریه در سن ۷۳ سالگی درگذشت .
اندک زمانی بعد از تولدش خانوادهاش به ناپل نقل مکان کرد. پدرش امبرتو دسیکا کارمند بانک و بیمه گذار بود و رابطه بسیار نزدیکی با پسرش داشت و فیلم اومبرتو دی را بر اساس زندگی پدرش ساخت. با آغاز جنگ جهانی اول خانواده به فلورانس نقل مکان می کند جایی که ویتوریو ۱۴ ساله اولین نقش هایش را در نمایشهای کوچکی که برای سربازان زخمی بیمارستان ترتیب می دادند بازی کرد. برای ادامه تحصیل در رشته حسابداری به رم می رود و یه واسطه یک دوست خانوادگی بازی در یک فیلم صامت از آلفردو دی آنتونی را در سال ۱۹۱۷ تجربه می کند.
فیلم از سه اپیزود بی ارتباط با هم تشکیل شده است. وسوسه ى دکتر آنتونیو: » آنیتا « ( اکبرگ ) تصویرى در یک تابلوى آگهى شهرى است که در رؤیاى » دکتر آنتونیو « ( د فیلیپو )، مردى میان سال و مبادى اخلاق، به واقعیت تبدیل میشود. شغل: » پوپه « ( اشنایدر ) یک...
در ناپل، یک روز صبح صدایی از آسمان اعلام می کند که قضاوت نهایی ساعت 6 بعد از ظهر خواهد بود. در آن روز. آنچه در ادامه میآید مجموعهای از عکسهای عکسالعمل (یا عدم وجود آن) افراد مختلف به این اعلامیه است.
"جزیرا" و دختر سیزده ساله اش "روزتا" از بمباران نیروهای متحدین در روم در دوران جنگ جهانی دوم می گریزند.آنها به دهکده ای که او به دنیا آمده سفر می کنند.در طول سفر و داخل دهکده مادر هر کاری از دستش بر می آید انجام می دهد تا از دخترش محافظت کند...
در قانون ایتالیای آن زمان، هنگامی که سقف خانه ای ساخته شد، ساکنان نمی توانند ساختمان را تخلیه کنند. فیلم خانواده ای را دنبال می کند که تلاش دارند تا در طول شب سقف خانه را ساخته تا زوجی که به تازگی ازدواج کرده اند صاحب خانه کنند...
فیلم ادای احترامی به ناپل است،جائی که کارگردان سالهای اولیه عمر خود را در آنجا گذرانده.فیلم متشکل از شش قسمت است،تبهکاری از یک دلقک سوءاستفاده می کند،یک پیتزا فروش بیگناه حلقه همسر خود را گم میکند،مراسم تدفین یک کودک و...
پس از ترک شهر به مقصد پاریس،زنی آمریکایی تلاش می کند رابطه اش با یک مرد جوان ایتالیایی در رم را به پایان برساند و...
« اومبرتو » ( باتيستى ) كارمند سابق مسنى است كه با حقوق ناچيز بازنشستگى روزگار مىگذراند . او كمكم به اين نتيجه مىرسد كه اميدى به بهبود اوضاع نيست و تصميم به خودكشى مىگيرد .
روزی روزگاری زنی سالخورده نوزادی تنها را پیدا می کند.او نوزاد به نزد خود می برد اما پس از مرگ او،کودک،"تاتو" به یتیم خانه می رود.او یتیم خانه را به عنوان یک مرد جوان خوشحال ترک کرده و در دوران پس از جنگ میلان به جستجوی شغل می رود.او با کمک بیخانمانها...
داستان فیلم در مورد مرد فقیری بنام «ریکی» و خانواده اش است که به دنبال دوچرخه دزدیده شده اش می باشد، که برای پیشرفت در شغلش به آن نیاز دارد.
دو پسر در خیابانهای ایتالیای پس از جنگ کفشهای مردم را تمیز می کنند.اما وقتی درگیر یم سرقت می شوند پلیس آنها را تحت تعقیب قرار می دهد...