هاوارد بی. زیف (انگلیسی: Howard B. Zieff) کارگردان فیلم، کارگردان تبلیغات تلویزیونی و عکاس تبلیغاتی اهل ایالات متحده آمریکا بود
در یک خانواده یهودی در شهر شیکاگو به دنیا آمد و سپس به همراه خانواده به لسآنجلس نقل مکان نمود به مدت یک سال در سیتی کالج لسآنجلس تحیل نمود و در سال ۱۹۴۶ ترک تحصیل نمود و به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا پیوست زیف رشته عکاسی در پایگاه هوایی پنسکوولا در پنساکولا، فلوریدا آموخت و پس از انفصال از خدمت آن در دانشگاه مرکز هنر طراحی ادامه داد. وی در دهه ۱۹۵۰ در شهر نیویورک یک عکاسی تجاری بود. در سال ۱۹۶۹ با هدف تمرکز در رشته فیلم سازی کمپانی خویش را به کلمبیا پیکچرز فروخت؛ وی در بین سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۹۴ به کارگردانی فیلم مشغول بود وی سرانجام بر اثر بیماری آلزایمر در سن ۸۱ سالگی در مرکز پزشکی سیدرس-ساینای درگذشت
"وادا" با تعطیلات پیشرو روبرو بوده و تکلیف بزرگی دارد، نوشتن مقاله ای در مورد شخصی که تحسین می کند اما هیچگاه با او ملاقات نکرده است. او تصمیم دارد در مورد مادرش مقاله بنویسد اما به سرعت متوجه می شود چیز زیادی درباره او نمی داند...
فیلم در مورد دختربچه ای بنام «وادا» است که مادرش هنگام بدنیا آمدن او مرده است و پدرش در قبرستان کار می کند. بهترین دوست وادا پسری بنام «توماس» است که به همه چیز حساسیت دارد...
بیماران یک آسایشگاه پس از اینکه مراقبشان مریض شده و در بیمارستان بستری می شود، تصمیم میگیرند برای تماشای مسابقه بیسبال به شهر بروند، اما در میانه راه گم شده و در شهر نیویورک سرگردان می شوند، تا اینکه مجرمانی پیدا می شوند و برایشان دردسر درست می...
پس از مرگ همسرش در شب ازدواجشان،"جودی" تصمیم می گیرد به ارتش بپیوندد.تصمیمی که در ابتدا بسیار بد بنظر می آمد بعدها بهتر می شود.او به مقر ناتو در اروپا منتقل شده و با "هنری" فرانسوی آشنا می شود.آنها تصمیم می گیرند با هم ازدواج کنند و...
لوئیس تتر می نویسد رمان های وحشی غرب و رویاها واقعا تبدیل شدن به یک گاوچران. هنگامی که او به سمت غرب می رود تا رویای خود را پیدا کند، او خود را در اختیار جعبه غارت دو کاندید قرار می دهد ...