"دیو روبیچکس"، پلیس سرسخت نیواورلئان بالاخره نشان خود را تحویل داده و زندگی آرامی را به همراه همسر خود در حاشیه رودخانه آغاز می کند. اما پس از سقوط عجیب یک هواپیما و تهدید خانواده اش، او دوباره به میدان بازمی گردد...
"تالی دولین" چهارده ساله شاهد کتک خوردن پدرش تا سرحد مرگ توسط چهار نقابدار است. بیست سال بعد قاتلان به رده های بالای سندیکای تبهکاری رسیده و او تصمیم به گرفتن انتقام پدرش دارد...
وقتی دو جوان در مقابل خودروی گرانقیمت "سارا" قرار می گیرند، بازی موش و گربه خطرناکی آغاز می شود. "سارا" مجبور می شود راه خود را تا کلبه ای دور افتاده ادامه دهد، جایی که آن سه درگیر جستجوی خطرناکی برای کشف حقیقت می شوند...