درگیری شدیدی در منطقه نبرد ادامه دارد، دشمن بیمارستان صحرایی را محاصره می كند و همه اخراجی ها و همرزمانشان در پی راهی برای نجات می گردند. دشمن با اسیرگیری گسترده قصد یك مانور تبلیغاتی را دارد همه اسرا به یك اردوگاه اسرای ثبت نام نشده منتقل می شوند....
مجید از خلافكارهای یكی از محله های تهران، عاشق دختر میرزا (یك گیوهدوز عارف) است و شرط ازدواج او سربه راه شدن است. مجید برای رسیدن به نرگس دست به دروغ و كلك می زند اما نقشه اش افشا می شود. مجید در سرراه خود احساس می كند كه رقیبی وجود دارد كه از بچه های...
پس از تصرف شهر مهران توسط نیروهای عراقی، فرماندهی كل قوا دستور آزاد سازی مهران را صادر می كند. قرار بر این می شود كه حاج احمد امین با به راه اندازی جنگ های غافلگیرانه در یكی از محورهای جزایر مجنون توجه نظامیان عراقی را جلب كند. رضا، معاون حاج احمد،...
گروهی از رزمندگان ایرانی در یك نبرد نابرابر در مقابل هجوم نیروهای عراقی گرفتار می شوند اما با راهنمایی و كمك سید «فرمانده عملیات منطقه» آن ها تا پای جان ایستادگی می كنند، كه ناگهان با بمباران شیمیایی عراق روبرو می شوند و دیگر كاری از آن ها ساخته...
دوستی دونفر به چالش کشیده میشود وقتی که هردوی آنها عاشق یک زن میشوند...
یک روزنامه نگار جنگی، پس از اینکه از افغانستان تبعید میشود، به شمال کالیفرنیا سفر میکند و کار با یک روزنامه محلی را آغاز میکند. اما هنگامی که او تلاش میکند تا جرمهای محلی را پوشش دهد، تصادفا خود را درگیر جریاناتی میبیند، که ممکن است برایش گران...
ارتباط خط كمین با نیروهای خودی توسط دشمن قطع شده و احتمال سقوط منطقه بسیار زیاد است. مقابله و مقاومت نیروها در مقابل دشمن نیازمند حضور دیده بان جهت هدایت آتش سنگین است. عارفی برای پیوستن به خط كمین و دیده بانی باید از مسیری عبور كند كه زیر آتش شدید...
امیر و مریم قرار است با هم ازدواج كنند اما روز عروسی، شهر توسط دشمن موشك باران می شود و مردم، شهر را خالی می كنند. ولیكن مریم با وجود خطرات ناشی از موشك باران ترجیح می دهد كه عروسی برگزار شود. امیر بعد از انجام مأموریتش برای مراسم عقد به خانه برمی...
داستان در مورد یکی از واحدهای ارتش افغانستان و اولین سال استقرار آنها در ولایت هلمند بدون حمایت ناتو است. این مستند قصد دارد جنگ درون افغانسان را از دید افغان هایی که آنجا زندگی میکنند نشان دهد...
زینال پس از بازگشت از اسارت خاطرات گذشته اش را مرور می كند. با شروع جنگ و آغاز حمله عراقی ها، او كه همسرش هانیه را از دست داده، به همراه یحیی یك گروه مقاومت محلی را سازماندهی می كند. پس از حمله بی امان هواپیماها به جمعیت آواره ای كه درصدد عزیمت از...