در فیلم بمانی بیننده ی سرنوشت سه دختر ایلامی هستیم: اول مدینه دختری قالیباف است و چون با سربازی كه سفارش دهنده ی فرش به او بوده در شهر دیده می شود توسط برادر و دوست برادرش كشته می شود. آن ها معتقد بودند كه مدینه فاسد شده بود. دومین دختر نسیم است كه در...
چهلمین روز بعد از آغاز جنگ تحمیلی، دریاقلی سورانی پس از آن كه خانواده اش را از شهر آبادان راهی می كند، به اوراق فروشی خود در حاشیه بهمن شیر برمی گردد و با ماجراهایی روبرو می شود...
آقای “عزیزی” که سرپرست بخش تعمیرات و نگهداری پالایشگاه آبادان است برای مراسم خواستگاری دخترش آماده میشود و “ستاره” دختر دیگرش در همان روز قصد سفر به تهران برای شرکت در جشن خداحافظی یکی از دوستان هم دانشگاهی اش را دارد. پدرش به این سفر مشکوک است...
چند روز بیشتر به شروع جشنواره نمانده و فیلمی كه خسرو ساخته در مرحله صداگذاری دچار مشكل شده، فرسودگی دستگاه های فنی، قطع و وصل مدام برق، آماده نبودن موسیقی متن و خستگی عوامل فنی كه به طور شبانه روزی مشغول به كار هستند باعث ایجاد فضایی پرتنش و عصبی...
دختر دایی به دریا می رود و گم می شود، اما مدتی بعد، پروازكنان با دو بال سفید در میان ابرها برمی گردد. پسر عمه (علی) كه بازیگر است و برای بازی در فیلمی در جزیره كیش است، بازگشت دختر دایی را باور می كند و حتی با او در آسمان پرواز می كند. گروه نگران می شود...
اهالی یك روستا به دو گروه بالادهی و پایین دهی (حیدری ونعمتی) تقسیم شده اند. سركردة نعمتی ها نمكزار خود را به كدخدا، كه به دشمنی و كینة بین دو گروه دامن می زند می فروشد و یك اتوبوس مستعمل می خرد تا با آن مسافركشی كند. ورود اتوبوس به روستا كار گاریچی...
خورشید، پسر نه ساله تاجیك، به همراه مادرش در خانه ای اجاره ای زندگی می كند. در حالی كه صاحب خانه شان به آنها هشدار می دهد اگر اجاره خانه را تا آخر ماه ـ یعنی پنج روز دیگر ـ نپردازد، اسباب و اثاثیه آنها را بیرون خواهد ریخت. خورشید كه نابیناست از طریق...
وظیفه پرستاری از رزمنده ای زخمی به زن جوان مسیحی به نام ماری سپرده می شود.پرستار احساس می كند كه چهره مجروح برایش آشنا است.در طول مدتی كه وظیفه پرستاری از مجروح را به عهده دارد درصدد است تا به راز این آشنایی پی ببرد. ماری با خواندن نامه هایی كه همراه...
در زمان حكومت «رضاشاه»، یك قشون نظامی به همراه دو مستشار روسی عازم لرستان می شوند تا از سركشی عشایر جلوگیری كنند. قشون با عشایر درگیر می شوند و مردی به نام «سالار» را برای جاسوسی میان عشایر مأمور می كنند. عشایر با سرگردانی خود و خانواده شان به رفتن...
جوانی به نام واله كه عضو سازمان سیاسی چپگراست توسط مأموران ساواك دستگیر می شود. آن چه در زندان بر او می گذرد، یادآوری برخوردهایش در خارج از زندان با اعضای گروهش و همچنین زن و شوهر مسلمانی كه آن ها هم علیه رژیم شاه مبارزه می كنند، بتدریج پرسش های او...