دكتر هادی بارانی، از سال ها پیش تلاش می كند با كمك داروهای گیاهی، راهی برای درمان سرطان بیابد. او علاوه بر كار در بیمارستان، مطب كوچكی دارد كه هر روز مملو از بیمارانی است كه برای مداوا به او مراجعه می كنند. دكتر آهی، همكار دكتر در بیمارستان به او می گوید برای پرهیز از دردسرهایی كه گاهی بستگان بیمارانی كه شفا پیدا نمی كنند برای او ایجاد می كنند، بیماران كمتری را بپذیرد. او همچنین دكتر بارانی را از دسیسه های مداوم دكتر حكاك، رئیس بیمارستان كه سال ها قبل به دلیل فعالیت های سیاسی موجب اخراج دكتر بارانی از دانشگاه شده بود، آگاه می كند. دكتر بارانی در زندگی خانوادگی اش نیز با دردسرهایی روبروست. پسرش، امید كه قادر نیست با پدر رابطه عاطفی پیدا كند، خانه را ترك كرده و دخترش، آرزو نیز كه ازدواج كرده وضعیت مشابهی با پدر دارد. پروین، همسر دكتر بارانی معتقد است كه او به دلیل مشغله فكری اش قادر نیست به زندگی خانوادگی اش سر و سامان دهد. زیبا رازی كه از دانشجویان سابق دكتر بوده و اكنون متخصص سرطان شناسی در انستیتو سرطان شناسی میشیگان آمریكاست به ایران بازمی گردد و در ادامه تحقیقات دكتر، با او همراه می شود. در جریان این تحقیقات تازه كه به نتایج قابل توجهی می رسد، دكتر كه از پیش دلباخته زیبا بوده به نوعی دچار بحران عاطفی می شود و زندگی و حرفه اش به مخاطره می افتد. دكتر بارانی به همراه زیبا به یك مسافرت تحقیقاتی در داخل كشور برای كشف یك گیاه برای معالجه بیماران سرطانی می رود. سهراب، بیمار سرطانی، به اتفاق همسرش ستاره كه یك سال و نیم از ازدواجشان می گذرد، برای مداوا به مطب دكتر بارانی می روند و دكتر تلاش می كند با كمك گیاهان دارویی او را مداوا كند و این در حالیست كه موقعیت خانوادگی دكتر روز به روز بحرانی تر می شود. معالجات به خوبی پیش می رود. دكتر حكاك قصد دارد نظر دكتر بارانی را به همكاری با او جلب كند ولی دكتر بارانی كه هنوز گذشته ها را فراموش نكرده، همكاری او را نمی پذیرد. زیبا اصرار دارد كه دكتر حتماً برای ادامه تحقیقاتش به آمریكا برود ولی دكتر نمی پذیرد. چندی بعد زیبا، بار دیگر ایران را ترك می كند و مدتی بعد دكتر بارانی دعوت نامه ای را برای ایراد سخنرانی در آمریكا دریافت می كند. حاجی، یكی از بیماران دكتر كه بیماری قلبی دارد، پیش از مرگش نیمی از دارایی اش را برای كمك به بیماران سرطانی به دكتر می بخشد. زیبا بار دیگر به ایران می آید و درحالی كه وانمود می كند قرار است با دكتر آهی ازدواج كند، از او می خواهد كه برای شركت در كنفرانس پزشكی حتماً به آمریكا برود. دروغ زیبا مؤثر مواقع می شود و دكتر راهی آمریكا می شود.