ماریون میچل موریسون (به انگلیسی: Marion Mitchell Morrison) (۲۶ مه ۱۹۰۷ - ۱۱ ژوئن ۱۹۷۹) که بیشتر با نام هنری جان وین (به انگلیسی: John Wayne) شناخته میشود، بازیگر سرشناس، کارگردان و تهیهکننده آمریکایی بود. او در سال ۱۹۶۹ به خاطر بازی در فیلم شجاعت واقعی برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
"جنی بلیک" دوست قمارباز خود "جک مورگان" را ترک می کند تا با شخصی ثروتمند ازدواج کند.اما پس از اینکه همسر او به قتل می رسد،او متهم اصلی پرونده شناخته می شود و...
کشتی های تندروی کاپیتان "جک استوارت" که مسیر میانبری بین میسیسیپی و اقیانوس اطلس را می پیمایند در آبهای کم عمق فلوریدا غرق می شوند.نجات محموله کشتیها تجارتی پر منفعت برای دو رقیب است.یکی از گروهها توسط زن جوانی رهبری می شود.او عاشق کاپیتان می شود و...
"جیم گوردون" فرمانده واحدی از خلبانان داوطلب آمریکایی است که پیش از ورود به جنگ جهانی دوم در چین می جنگید.او باید با مشکلات شخصی و افسردگی های سربازان خود مبارزه کرده و از طرفی مشکلاتی که در طرف خلبان شجاعی به نام "وودی جیسون" ایجاد شده را کنترل کند...
دو معدنچی به نامهای "روی گلنیستر" و "دکستری" که توسط مالک یک سالن حمایت مالی می شوند،برای محافظت از طلاهای خود در مقابل "الکساندر مک نامارا" کمیسری فاسد مبارزه می کنند...
"میشل دو لا بسک" فرانسوی مخالف سرسخت نازیها در پاریس اشغالی است.او به "پت تالبوت" یک خلبان آمریکایی که سقوط کرده پناه داده و تلاش می کند در امنیت از کشور خارج کند...
"چارلز پیتزبورگ" برای رسیدن به موفقیت در صنعت فولاد پیتزبورگ از دوستان،معشوقه و ایده آلهای خود می گذرد اما خود را تنها و طرد شده می یابد.اما وقتی سقوطش فرا می رسد،تقدیر شانس دیگری به او می دهد...
\"مت مسترز\" جوان از پدر خود که هرگز او را ندیده متنفر است.به نظر می رسد او مادرش را در حال مرگ تنها گذاشته است.این احساس او باعث ایجاد تنفر بین مردم کوهستان شده است.اما با از راه رسیدن یک غریبه تاثیرات مثبت بین مردم ایجاد می شود و...
"دکتر بروان" جراحی ونیزی به همراه دخترش "لنی" به عنوان پناهنده و فرار از "هیتلر" به شهر کوچکی در داکوتای شمالی می روند.وقتی طوفان گرد و غبار شهر را تهدید می کند،"جان فیلیپس" مردم شهر را برای رفتن به ارتفاعات اورگان رهبری می کند.او عاشق "لنی" می شود اما...
وقتی "باب ستون" از تگزاس به کانزاس مهاجرت می کند،نکات خوبی در آنجا بخصوص "مری مک کلود" دختر بانکدار محلی را پیدا می کند.وقتی او فرصتی برای انتخاب شدن به عنوان کلانتر را بدست می آورد،رقیب معلم قابل احترام "ویلیام کانترل" می شود و...
در کشتی باری "گلنکرن"،زندگی خدمه در ترس،تنهایی،سوءظن می گذرد.مردان الکل قاچاق کرده و زنان با یکدیگر می جنگند،جاسوسی یکدیگر را می کنند اما وقتی مرگ از راه می رسد یکدیگر را از خطر نجات می دهند...